🟦🟨🟪ناظر بر محتوای سریالهای نمایش خانگی کجاست؟
نظارت بر محتوای سریالهای شبکه نمایش خانگی تا جایی رها شده که این روزها شاهد اوج گرفتن بیبند و باری، ولنگاری، عشقهای مثلثی، خیانت و ... در این حیاط خلوتی هستیم که هیچکس متولی نظارت بر آن نیست!
به گزارش مشرق، این روزها نقش سریالهای شبکه نمایش خانگی در سبد مصرف کالاهای فرهنگی خانواده پررنگ تر از قبل شده است. دسترسی آسان به وی او دی ها و پلتفرم های جدید و حذف لوح های فشرده نیز از جمله دلایل دیگر استقبال از این سریال ها شده است. به ویژه که ستارههای سینما هم پایشان به شبکه نمایش خانگی باز شد و بسیاری از کارگردان هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، با استفاده و بهره گیری از این چهره ها راه فروش آثار خود را هموار کردند.
بیشتر بخوانید:
خرید خبرنگار توسط صاحبان پولهای آلوده در در سریالهای پر زرق و برق شبکه نمایش خانگی چه خبر است؟!
اما نکته ای که این روزها مخاطبان این دست از آثار را به شدت آزار می دهد، موضوع عدم نظارت بر تولید و محتوای سریالهایی است که در شبکه نمایش خانگی تولید می شوند و هر روز نیز این اوضاع بدتر می شود. سوالی که با هر دیدن هر قسمت از سریال های متنوع نمایش خانگی به ذهن مخاطب و خانوادهها خطور میکند این است که چه کسی یا کسانی وظیفه نظارت بر محتوای تولیدی سریال های نمایش خانگی را به عهده دارند که نتیجه چیزی جز رها کردن محتوای این سریالها نیست؟ پشت پرده نظارت بر محتوای سریال ها چیست؟ این رویه عدم نظارت مسئولانه بر محتوای سریالهای نمایش خانگی از کی و چه زمانی آغاز شد و چه پیشینهای دارد؟ اصلا آیا بروز و نمایش این همه ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی و خلاف عرف و شرع، ناخواسته و غیرعامدانه است یا دستاویزی برای جبران ضعف فیلم نامه و کمفروشی نویسندگان قصهها؟
قصه پرتکرار سریال های ناتمام
حدود یک دهه پیش بود که مهران مدیری جلوی دوربین قهوه تلخ نشست و از مردم خواست تا این سریال را مجاز تهیه کنند و از نسخه های قاچاق شده و کپی استفاده نکنند. که البته این پیام در اصلاح مصرف مردم تاثیر بسیاری گذاشت اما خود این کارگردان که به رعایت قانون اهتمام ویژه ای داشت، قهوه تلخ را ناتمام گذاشت تا مردم دیگر به حرف های ستاره هایی که دوست دارند خیلی بها ندهند.
این تجربه بعدا در «ابله» کمال تبریزی نیز تکرار شد و این سریال علی رغم بهره گیری از چهره های مطرح به دلیل ضعف بسیار محتوا و فیلم نامه نیمه تمام رها شد و کسی هم پاسخی برای دلیل این اتفاق نداد.
اما این نیمه کاره رها شدن ها تنها به این دو مجموعه تمام نشد و سال گذشته سریال «رقص روی شیشه» نیز با حضور بهرام رادان، مهتاب کرامتی، امیر آقایی و ... ساخته شد. اثری که در ابتدا قرار بود در 24 قسمت ساخته شود اما عدم پرداخت مطالبات عوامل کار را به جایی رساند که بازیگران قید حضور در جلوی دوربین را زدند و کار پس از 12 قسمت به شیوه کارگردان به پایان رسید!
پس از اعلام شکایت بهرام رادان و دیگر بازیگران سریال از شرکت پخشکننده این سریال و توضیح شرکت پخشکننده دربارهٔ اتفاقاتی که برای این سریال رخ داده، بهرام رادان با انتشار پستی گفت که پس از چند هفته از شروع فیلمبرداری و پرداخت نشدن مطالبات بازیگران، کمکم بازیگران دیگر سر صحنه فیلمبرداری نرفتند و کارگردان این سریال، قسمتهای بعدی آن را با بههم چسباندن سکانسهایی که پیشتر فیلمبرداری کرده بود منتشر کرد؛ اتفاقی که باعث شد سریال در قسمت دوازدهم با اعلام پایان فصل اول تمام شود.
نیمه کاره ماندن سریال ها از جمله آسیب هایی است که هنوز پس از گذشت یک دهه برای آن فکری نشده و سازندگان هیچ تضمینی برای به پایان رساندن اثرشان به مخاطب نمی دهند.
ترویج بی بند و باری و عشق های مثلثی
ترویج بی بندوباری ها و تصویرسازی بر مبنای عشق مثلثی یکی از مهمترین ابزاری است که این روزها آثار عرضه شده در شبکه نماش خانگی از آن برای جذب بیشتر مخاطب استفاده میکنند.
روابط بدون چارچوب و خارج از قاعده از جمله مسائلی است که حتی مخاطبان را هم سردرگم کرده که آیا می توانند این آثار را همراه با فرزندانشان تماشا کنند یا خیر. یکی از این سریالها «ممنوعه» بود که همه ممنوعه ها را با خود به همراه داشت!
این سریال سبک زندگی اغراقآمیز و کاملاً هنجارشکنانه، از متن جامعه و خانواده ایرانی را بهتصویر کشید، زمانی که قسمت نخست سریال عرضه شد، موج گسترده رسانهای برای توقف سریال بهراه افتاد. استفاده علنی کوکائین مقابل دوربین و معرفی یک گروه مختلط از دختران و پسران که با روشی شبیه «کارتی پارتی»، پارتنر جنسی خود را انتخاب میکنند، از نشانههای نمایشی ممنوعی بود که در این سریال استفاده شد.