✍سرداران شهید حاج قاسم میرحسینی و حاج عباس حسینی...
💢انگار نه انگار که قائم مقام لشکر است میرحسینی مثل بسیجیها بود...
🔹یک روز آمدم میرحسینی را ببینم ظهر شده بود و همه داشتند میرفتند مهدیه نماز بخوانند دیدم بد موقعی است گفتم : اول بروم نماز بخوانم و بعد به دیدار او بروم.
🔸نماز خواندم و پس از نماز توی مهدیه دنبالش گشتم پیدایش نکردم همه داشتند میرفتند ناهار بخورند دنبالشان به سالن غذاخوری رفتم.
🔹بسیجیها و نیروهای مشمول به صف ایستاده بودند من هم رفتم ته صف غذایم را گرفتم گوشهای نشستم و شروع کردم به خوردن.
🔸همه ی فکرم این بود که فرماندهان لشکر غذا را توی ستاد میخورند با خودم گفتم: طوری بروم که غذا خوردنش تمام شده باشد.
🔹ناگاه چشمم به او افتاد توی صف ایستاده بود تسبیح در دست داشت و مرتب ذکر میگفت.
🔸تند پا شدم و رفتم جلو سلام و احوالپرسی کردیم گفتم: حاجی شما بنشین من غذا میگیرم و میآورم.
🔹قبول نکرد چند نفر دیگر هم اصرار کردند ولی اجازه نداد ایستادم غذایش را گرفت و رفتیم همانجایی که نشسته بودم مشغول خوردن شدیم.
🔸انگار نه انگار که قائم مقام لشکر است میرحسینی مثل بسیجیها بود.
#شهید_قاسم_میرحسینی@shahidan_kerman