✍قسمتی از مناجات طلبه شهید سید محمود اسدی در دفتر خاطراتش. 🔹خدايا چه كنم رو سياهم گناهان زيادی كرده ام لباس خدمت به تن دارم. 🔸خدايا پشيمانم از كارهايی كه كرده ام. 🔹خدا از گناهانی كه انجام داده ام پشيمانم. 🔸خدايا به من توفيق بده كه بسيجی باشم. 🔹خدايا راضيم به رضای تو و خودت می دانی كه قلبم چگونه است خودت عنايتی كن تا من توفيق طاعت و بندگی و ترک معصيت پيدا كنم. 🔸پروردگارا بنده ای درمانده ام با آن نعمتهايی كه در اختيارم گذاشتی نتوانستم به نحو احسن و به آن صورت كه مورد رضای توست استفاده كنم بلكه آنچه مورد رضای هوای نفسم بود انجام دادم و استفاده كردم و با اين اعمال زشت و بد خود لباس مذلت و خواری بر تن كردم و غرق در منجلاب طاعت نفس شدم و در باتلاقهای دنيوی فرو رفتم اما با اين حال از درگاهت نا اميد نيستم و از تو اميد آمرزش و بخشش دارم. 🔹خدايا هر گاه به اطراف نگاه می كنم به دوستانم نگاه می كنم به اقوام و آشنايان نگاه می كنم تنها دوست با وفا و عزيزم را تو می بينم كه هميشه مونس و همدم من هستی. 🔸گرچه سيه رو بودم يا الله از درگه خود مكن ردم يا الله... 🔹الهی گواهی كه شرمنده ام به پيش تو يا رب سر افكنده ام... 🔸ولی هر چه هستم تو را بنده ام گواهی گدايم گدای تو بخشنده ام. @shahidan_kerman