🍃🌹 ♻️ ▫️می گفت: همه کلاسای محرم رو دوس داشتند آدم باعلم و شیرین زبونی بود خنده هاش بین همه معروف بود اصلاً محرم و به مهربونی و خنده هاش می شناختند. ▫️می گفت: یه بار تو کار عملی با یکی از نیروهاش اومد پیشم، اون بنده خدا یه ذره چشاش چپ بود و دیر می گرفت. ▫️گفت به عربی بهش بگو این کار رو بکنه و اون کار رو بکنه و اونجا بره و اینجا. ▫️می گفت: براش ترجمه کردم و گفتم. اون هم با تعجب به محرم نگاه کرد و گفت: شوو؟ (همون ماذا یا به فارسی یعنی چی) ▫️دوباره به عربی براش توضیح دادم. اینبار با تعجب بیشتری به محرم نیگا کرد و گفت: شوو؟ ▫️محرم گفت ولش کن خودم بهش میگم. و تمام اون توضیحات رو فارسی بهش گفت. اون بنده خدا هم سرش رو به نشونه تایید تکون داد و گفت: عه عه فهمت علیک (آره آره فهمیدم) و رفت. ▫️می گفت: هنگ کردم. من همش رو عربی گفتم اون نفهمید ولی محرم فارسی بهش گفت اون متوجه شد!!!! ▫️محرم از شدت خنده به ماشین تکیه داد و بلندبلند می خندید و مسخره ام می کرد و می گفت: با این عربی صحبت کردنت. از این به بعد هر جا گیر افتادی به خودم بگو برات ترجمه اش می کنم. 👈 به روايت يكى از همرزمان 🌹🍃 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1