همش می گفت : توکلم اول به خدا و بعد به بی بی جونم ست. شب سوم باهم بی بی جان بودیم ، روضه و که تمام شد گفت: عجب شبی بود امشب ، انگار خود بین بود ... و تک بیت گر پیش ناز کند… را می کرد و با درد دل می کرد. الحمدلله ارباب با همان کوچک خورده گره از کارش باز کرد و بخیرشد... شادی روح و 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷