خیلی روسری و چادر و گوشی را محکم تو دستام گرفتم که اون خانم نتونه ازم زور بشه و بکشه ببره
تمام وجودم میلرزید من را کشاند وسط چهار راه مردم جمع شدن و انگار همه کر بودن همه کور بودن هرچی گفتم توروخدا کمکم کنید فایده نداشت نمیدیدند چی بسرم اومده دختره افتاده بود روی سرم یا منو میزد یا گوشی را محکم گرفته بود که ببره
همسرم آمد کمکم ظاهرا شی نوک تیزی به دست همسرم زدن که دستش را بکشه و نتونه کمکم کنه
مردها دورم جمع شدن
من دولا شده بودم هم چادرم هم روسریم و هم گوشیمو محکم گرفته بودم
آقایی بی وجدان صورتم را به هم فشرده و عینکم را روی صورتم شکست که دیگه من عینکی ندیدم
ولی چشمم درد گرفته بود دستم را نامحرمان میکشیدن
هرچی التماس کردم فریاد زدم کمکم کنید نزارید مردها بهم دست بزنن همه بهم فحش میدادن
آخه بیست وپنجم شهریور سالگرد نحسا امینی بود
و همه میگفتن من و بقیه چادریها را باید با خاک انداز از کف خیابون جمع کنند همه به حمایت از محسا امینی دق دلشون را سرم خالی کردن
شوهرم به سمت ماشین رفته بود چون درب ماشین باز بوده و تجمع اونجا باعث شده بود که بریزن دور ماشین که متاسفانه با موتوری ها درگیر شد و لباسش را پاره کردن و دماغش بخاطر زدو خورد ها خون افتاده بود
مردهایی که دور من جمع شده بودن گوشی را از دستم کشیدن و دادن به اون خانم
اون خانم هم رفت سریع داخل ماشین ال نودی شد شیشه های ماشین را بالا کشید درب قفل و دوباره داخل گوشی من تجسس کرد و باز هم عکسهایی را پاک کرد
سی چهل نفری اونجا جمع شده بودن و دریغ از یک با غیرت که به فریادم برسه
تماس گرفتم به پلیس
که متاسفانه بعد از نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه دیگه خودشون را رسوندن با توجه به اینکه فاصله ای از مقر پلیس نداشتیم
ادامه دارد
#روایت_اربعینی۲
#شهیدان_خاکیتر_از_خاک
🖤 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم 🖤
✅کانال فرهنگی شهیدان خاکیتر از خاک👇
╔═🖤
🆔
@shahidankhakitarazkhak
╚══════ 🖤🖤🖤