💠یک روز در اردوگاه شهدای خیبر قرار بود آقامهدی باکری برای بازدید تشریف بیاورند.
همه صف کشیدیم،گردان،گروهان،دسته و...فرمانده لشکرمان آمد!
آقامهدی مقابل نیروهای گردان خط شکنش حرکت میکرد.
گاهی می ایستاد و با نیروها صحبت میکرد،
از اسلحه ای که رزمنده در دست داشت و از کاربرد آن میپرسید.
گاه گوشه یقه رزمنده ای را که تا خورده بود باآرامش درست میکرد!
یک بار هم زمین نشست و بندپوتین یکی از رزمنده ها را که زیادی بلند بود یک گره اضافی زد!
🌷کجای دنیا می شد فرماندهی مثل فرماندهان ما پیدا کرد؟
او همزمان به ما دو درس بزرگ میداد؛
درس نظم وآمادگی
و درس محبت و همدلی بین سپاه اسلام...درمقابل این خلوص و محبت، بچه ها حاضر بودند جانشان را هم برای اجرای دستورات فرماندهانشان بدهند،
و میدادند.
♻️کتاب نورالدین پسر ایران.
#شهید_مهدی_باکری
@shahidbakeri31