((شیرخدا)) همسری برمی گزیند از طایفه  شجاعان و دلیرمردان. فرزندی می خواهد که پرچم دار آزادگی و شرافت باشد تا ابد.  ((ماه بنی هاشم)) طلوع می کند. قنداقه اش را  که به دست پدر می دهند نگاهی به روی ماهش می اندازد, چشمانش تر می شود.آستين دست هاى كوچكش را بالا مى زد و بازوانش را غرق بوسه می کند.   ((لا اله الا الله و محمد رسول الله)) را در جانش می نشاند و نامش را می گذارد ((عباس))   عباس در همان کودکی جرعه نوش دریای ادب و معرفت علی(ع) می شود.   در نوجوانی در رکاب پدر بر دشمنان خدا می تازد. بعد از پدر زانوی ادب به زمین می زند در پیشگاه برادرش حسن(ع).  با شهادت برادر، ماه بنی هاشم، دل می زند به دریای حسین(ع) و با موج کربلا اوج می گیرد.  چنان است عباس که پیشوای ششم او را ((عبد صالح)) خدا می خواند و آنچنان آبرو می یابد به درگاه پروردگارش که خلق خدا از هر کیش و آیینی دست به دامان کرامتش می شوند.  🌺ولادت ابوفاضل، علمدار کربلا بر جانبازان ایران زمین که جانبازی را در کلاس معرفتش آموخته اند مبارک باد. 🌺 @shahiddaghayeghi