📗 ادامه ی کتابِ
آخرین نماز در حلب :
...
ساعت ۱۲ شب بود. از كنار مقبره شهداي گمنام دانشگاه امام حسين(علیه السلام) رد مي شدم در آن سكوت شب، يك لحظه صدايي آرام به گوشم خورد. به اطرافم نگاه كردم اما كسي را نديدم گوش هايم را خوب تيز كردم متوجه شدم صدا از مقبره شهداي گمنام است. نزديك كه شدم ديدم عباس تك و تنها ايستاده و يك چفيه كنار مقبره انداخته و داره نماز مي خونه و در حال خودش است. براي اينكه حواس او را پرت نكنم سريع از آنجا دور شدم.
🖊محمد رضا ايزدي – همكار شهيد
🌷🇮🇷
💠
@shahid_abas_daneshgar