نگاهم روی دوربین عکاسی خبرنگار، قفل شد. گوشه سالن ایستاده بود و از تمرین قبل از مسابقه مان،سوژه شکار می کرد. با عجله سر و وضعم را چک کردم. موقع تمرین دست و پایم بیش از حد معمول از لباس سفید کاراته میزد بیرون. دویدم سمت گوشه سالن، _خانم،خانم با خنده نگاهش را از دوربین برداشت _ آفرین عزیزم لذت بردم از این همه انرژی و مهارت. _ ممنون فقط لطفاً عکس هایی رو که از گرفتین پاک کنین. حالا چشمان گرد شده او از تعجب روی صورت من قفل شد تا به دنبال دلیل بگردد _حجابم کامل نبود...🍃 +خاطره ای از شهیده راضیه کشاورز🌺 @shahidehRaziehkeshavarz✨」