🔸گفته بودی از احساسی که آقا نگران است دستی که به روی سینه آمد، نشان است این دست بر این سینه بماند تا که برفتی انگشتر این دست به جا مانده ی عرض عاشقان است آن دست دگر که رفت نزد سر اطهر پاکیزه شد و بسوخت در آتش نفرت تا لحظه‌ی پرواز تو ماندی سر این عهد سرباز ولایتم تا آخر این خط.... 🔹نویسنده: ذوالفقار 🍃🌺🌷 یا مهدی 🌷🌺🍃 ✅ @shahidfaryadras