روزی ملانصرالدین وارد یک اسیاب گندم شد، دید اسیاب به گردن الاغ بسته شده الاغ میچرخید و اسیاب کار میکرد به گردن الاغ یک زنگوله آویزان بود !🔔 از آسیابان پرسید: برای چه به گردن الاغ زنگوله بسته اید ؟ + آسیابان گفت: برای اینکه ایستاد بدانم کار نمیکند . . . ! ملا دوباره پرسید: خب اگر الاغ ایستاد وسرش را تکان داد چه؟ + آسیابان گفت: ملا خواهشا این پدرسوخته بازی هارو به الاغ یاد نده !😂😂😂 @shahidfaryadras