#خاطره✨
|منمثلِکوهپشتتم|
خیلی برای به دنیا اومدنِ محمدامین شوق داشت
لحظهشماری میکرد برای تولدش...
همیشه از من میپرسید:
مامان کی محمدامین بزرگ میشه و منو
صدا میزنه؟
ذوق میکرد برای شیرین زبانی ها و کارهای محمدامین؛
مخصوصا وقتی بزرگتر شد و《داداش》 صدایش زد
همیشه به محمدامین میگفت :
داداش تا منو داری غم نداری.
من مثلِ کوه پشتتم.
_بهروایتازمادرِبزرگوارِشهید
شهید آرمان علی وردی💔