📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۴۷)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊آقاي احمد محمدی- همکار شهید
در سال 1394 من در جنوب حلب منطقه خان¬طومان مجروح شدم. برای بهبودی ناحیه زانو، سه چهار بار در بیمارستان حضرت بقیة الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمل جراحی انجام دادم. آن روزها همکاران و دوستان به عیادت من می آمدند. از جمله برادر علی قدمی، مسئول نیروی انسانی قرارگاه دانشگاه امام حسین(علیهالسلام) به دیدارم آمد. بعد از احوالپرسی گفت: دوباره به سوریه می روی؟ گفتم شما قول ميدهي كه بعد از بهبودي دوباره مرا به سوريه بفرستي؟
اواخر تابستان سال 1397 بود یک شب شهید عباس دانشگر را در عالم رؤیا دیدم. یک پوشه آبی در دستش بود. من در دفتر تربیت جهادی نشسته بودم. نگاهی به من کرد و نگاهی به پوشه. گفت: حل شد. بعد وارد اتاق سردار اباذری شد. چند روز بعد خوابم را برای سردار تعریف کردم. تعبیر این خواب این بود که بعد از بهبودی دوباره به مدت ششماه به سوریه رفتم.
#ادامه_دارد ...