دلتنگی خواهر و برادر شهید عجمیان
خواهر: پیشونی بند روح الله که رفت کنار یک شکاف عمیق رو ابروش بود که نگذاشتم برادراش ببینند
دلم خیلی براش تنگ شده...
برادر: کاش پیشت بودم خودمو مینداختم روت دوتالگد کمتر میخوردی و درد کمتری میکشیدی
بهت افتخار میکنم به عنوان یک لُر سربلندمون کردی
___________________________