🌹جبران🌹
بچه های لشکر 17 تازه آمده بودند دوکوهه.مشغول والیبال بازی کردن بودند.آقامهدی زین الدین داشت قدم می زد.تا چشمش به من افتاد،گفت:بیایید باهم قدم بزنیم.کمی از بچه ها دور شدیم مرا بغل کرد و بوسید و گفت:چند وقت پیش که مریوان آمده بودید،آن احترامی را که باید به شما نگذاشتم از آن روز تا به حال منتظر فرصتی بودم تا جبران کنم.
راوی:زنده یاد عزت الله میرزایی
#خاطره
@khaimahShuhada