بر بالای پیکر شهید زارعی نشست ، پیشانی اش را بوسید و پوتین های او را از پاهای سردش در آورد و به پای خود پوشاند و با حسرت گفت ، علی جان ! تا زمانی که به تو ملحق نشوم ، اینها را از پایم در نمی آورم..... سردار 📕 پوتین های آشنا « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » @sardaraneashgh