بارها توسط دشمنان سنگباران میشد و مورد اهانت قرار میگرفت. گاه مجبور میشد مکه را ترک کند و به کوههای اطراف پناهنده شود.
خدیجه به دنبالش راه میافتاد تا او را پیدا میکرد و در آن لحظه که زخمهای پای او را پانسمان میکرد از زبانش میشنید که زیر لب این سخنان را زمزمه میکند:
خدایا قومم را (بخاطر اهانت و سنگباران من) ببخش، زیرا آنها (از مقام ربوبیت و رسالت) آگاهی ندارند.
بنازم پدری و محبتت را رسولِ پاکِ پروردگارم...
#شنبه_های_نبوی💚
✍شهید حاج حسین خرازی | نعم الرفیق
https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396