ادامه داد: آقا اینها پیش خدا خیلی مقام دارند. حالا حالاها مونده که اونها رو بشناسیم .کوچکترین کاری که برای اونها انجام بدی ، خداوند سریع چند برابرش رو به تو برمی گردونه. یکی از دوستان شهید ابراهیم هادی نیز در جریان اعمال حج طوافی را به نیت شهید ابراهیم انجام داده بود . شب ابراهیم را بخواب دید که از او تشکر کرد و گفت: هدیه ات به ما رسید. خوشا به حال جوان هایی که امثال ابراهیم را الگوی رفتاری خود کرده و مسیری جز مسیر انبیاء و اولیاء نمی پیمایند با شنیدن این حرفها در مورد شهید هادی چشمم رو بستم و تو دلم گفتم ای شهید عزیز دست من و برادرم رو هم بگیر که در راه شماها قدم برداریم مخصوصا داداشم ساسان من نصف پولی رو همراهم هست رو نذر شهید شما میکنم که اول باهام آشتی کنه بعدم بی خیال اکرم بشه و اون رو تحویل بهزیستی بده. با صدای آقای امیری که گفت _خوابی ماهان؟ چشم های رو باز کردم _نه آقا متوسل شدم به شهید هادی نذرش کردم که حاجت بگیرم روی دو زانو نشست کنارم آروم زد پشت کمرم _آفرین به خوب کسی توسل کردی این شهید خیلی حاجت میده منم پارسال ازش حاجت گرفتم، پاشو میخواهیم بریم کانال کمیل اطرافم رو نگاه کردم، عه عه عه همه بلند شدن آماده اند که با آقای امیری برن من نشستم چشم هام بسته بوده و انقدر تو فکر بودم متوجه نشدم قدم برداشتم سمت ساسان، خدا کنه حرفهای سردار روش اثر گذاشته باشه و باهام آشتی کنه... ادامه دارد... کپی حرام⛔️ جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم