🌷 ✍همرزم در هور گرما بیشتر از پنجاه درجه بود آن‌ها که در هور بودند می‌دانند فقط عاشقان تحمل ماندن در آنجا را دارند یکی از بچه‌های مخابرات آنجا گفت: تا بحال چند بار به برادر شریف اصرار کرده‌اند که برای تجدید روحیه از اینجا برود اما او گفته حداقل یک ماه به من فرصت بدهید تا روزه‌ام را بگیرم او ۳۰ روز در گرمای شدید هور روزه گرفت میگفت « دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است فکر کردم نماز می خواند اما دیدم هوا کاملاَ روشن است و وقت نماز گذشته جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم. دستم را که روی کتف او گذاشتم ، به پهلو افتاددیدم گلوله ای از پشت به او اصابت کرده و به قلبش رسیده ۱۵ روز بعد از شهادتش خودم را روی سینه اش انداختم بوی عطر و گلاب میدادمردم التماس میکردند که صورت نورانی اش راببینند در نهایت او با گلوله ای بر سینه‌اش برخاک سجده کرد تا به آسمان برسدو چه زیبا به آرزویش رسید @shahidmosavinejad