گفتم: با همدیگه اختلافی چیزی داشتید؟!
گفت: حاج آقا فقط یه بدی داشت و اون اینکه اگه توی مجلسی من اظهار نظر میکردم منی که باباش بودم بهم میگفت تو حرف نزن تو سواد نداری...
من خیلی دلم از بچه ام گرفته بود که آدم چهار تا کلمه یاد میگیره باباشو باید اینجوری خیط بکنه تو جمع؟!