🔴 کنوانسیون خزر، وطن فروشی یا کشورگشایی؟
1. احتمالا بحث های اخیر در مورد دریای خزر را مطالعه کرده اید. داستان از آنجا شروع شد که شیخ محمود صادقی ادعا کرد به دور از چشم نمایندگان مجلس، جمهوری اسلامی دریای خزر را می خواهد بفروشد و سهم ایران از 50% به 11% رسیده است. به دنبال این ادعا، به شکل زنجیره ای رسانه های خارجی شروع به خبرسازی کردند و متاسفانه در انفعال نظام جمهوری اسلامی، دیگر سخت است این ادعا را در اذهان عمومی تصحیح کرد. اما داستان چیست؟
2. واقعیت داستان این است که دریای خزر از معدود نقاطی در جهان است که هنوز تکلیف مرزهای آن مشخص نیست. بعد از عهدنامه ترکمنچای، ایران حق کشتیرانی در آن را واگذار به روسیه کرد. اما در دوران شوروی، طی عهدنامه ای این حق به ایران بازگشت. حالا چون در این عهدنامه یک کلمه "بالسویه" وجود دارد، عده ای به این توهم دامن می زنند که این یعنی سهم ایران 50% بوده است. اما این تنها در این حد است که ایران مشابه شوروی حق کشتیرانی دارد. حداکثر این برداشت را می شود کرد که دریای خزر بین ایران و شوروی مشاع بوده است اما در دوران شوروی هیچ گاه به شکل رسمی مشخص نشد سهم ایران و شوروی چقدر است. مشاع بودن هم هیچ گاه به معنای این نیست که سهم طرفین 50/50 است بلکه حتی نسبت سهم 99/1 هم می تواند یک ملک را مشاع کند. البته تعبیر مشاع خودش هم درست نیست، منظور این است حتی پذیرفته شود، سهم 50% نتیجه نمی شود.
3. در نظر و به شکل قانونی، تعیین سهمی رخ نداد اما اتفاقی که در عمل افتاد این بود که ایران حداکثر در حد 10% از دریای خزر می توانست بهره برداری کند. در نقشه الصاق شده به پست خطی مستقیم که دو سوی ساحل ایران را به هم وصل می کند حداکثر ناحیه ای بود که شوروی برای ایران حق حاکمیت قائل بود که عدد 11% مورد ادعای شیخ محمود صادقی به این ناحیه بازمی گردد. البته در دوره پهلوی حتی در حد همین ناحیه هم کمتر پیش می آمد ایران وارد دریای خزر شود چون نیروی دریایی ایران در دریای خزر حضور بسیار محدود داشت. همین طور روی نقشه حدودا داخل دایره سیاه، شوروی برای 70 سال از سواحل باکو نفت استخراج کرد. ایران هیچ گاه اعتراض نکرد که آن ناحیه داخل سهم 50% ایران است. لذا در عمل و به شکل تاریخی، سهم ایران حتی همین 11% هم نبود.
4. حالا چرا مرز دقیق مشخص نشد؟ فکر می کنم دلیل اصلی این بود که دریای خزر یک توده آب بی حاصل بود و خیلی مهم نبود که این مرز مشخص شود. اما بعدها که مشخص شد در بستر آن نفت فراوانی وجود دارد، کم کم اهمیت این توده آب زیاد شد.
5. با توجه به پیشینه تاریخی فوق، وقتی شوروی از هم پاشید، دید بین کشورهای جدیدالتاسیس این بود که سهم ایران همین 11% است چون ایران به شکل تاریخی قبلا ادعای بیشتر نکرده است و این یعنی 89% دیگر در عمل مال شوروی بوده است و حالا باید بین بقیه تقسیم شود. نکته اساسی هم این بود که تقریبا با اکثر فرمول های مرزکشی بین المللی، سهم ایران در همین حد یا فوقش 13% در می آید.
5. اما نظام جمهوری اسلامی که فروپاشی شوروی را فرصت مناسب دید، از فرصت استفاده کرد که پیشینه تاریخی را کنار بگذارد و با توسل به ترکیبی از زور و حقوق بین الملل، سهم ایران را به 20% برساند. اما قسمت زور این بود که به علت غیاب روسیه و ضعف کشورهای ترکمنستان و آذربایجان در جنوب دریای خزر، ایران به عنوان دومین کشور در دریای خزر نیروی دریایی قابل توجه تشکیل داد و قدم به قدم ناحیه حاکمیتی ایران را به بالای خط 11% گسترش داد. یعنی به شکل نظامی از فعالیت های اکتشافی به خصوص آذربایجان در این ناحیه حدود جلوگیری انجام شد و از ورود کشتی های خارجی به این ناحیه بدون رضایت ایران جلوگیری انجام شد. روی نقشه این ناحیه حدودی به شکل یک منحنی تقریبی بالای خط 11$ رسم شده است. از نظر حقوقی هم ایران به دنبال فرمول هایی رفت که این سهم 20% از آن بیرون کشیده شود (مثل توسل یه اصل انصاف یا جدا کرد سطح و بستر و ..). البته هنوز به شکل حقوقی مساله حل نشده است اما در عمل ایران نزدیک 20% را به شکل حاکمیتی تثبیت کرده است. پس جمهوری اسلامی نه تنها خزر نفروخته، بلکه به شکل مدرن دنبال کشورگشایی هم بوده است! یعنی حداقل طی یک قرن اولین بار است که ایران کشورگشایی کرده است!
📝کانال تلگرامی مردی از جنس یخ
@icemard
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیل های روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f