جلسه ای بود كه احمد كاظمی، باقر قالیباف، قاسم سلیمانی و همه رفقا بودند. من دیدم كه شهید كاظمی گفت گرسنه ام چرا غذا نمی دهند، جلسه هم خیلی مهم بود، وقتی برای غذا رفتیم یك سفره رنگین انداخته بودند و مشخص بود ارتش سنگ تمام گذاشته است. این موضوع مربوط به اوج جنگ یعنی بین سال های ۶۵-۶۴ است. من دیدم احمد كاظمی كه از فرماندهان نیروی زمینی سپاه بود نشست و ظرفی كشید جلو، چند تكه نان و پنیر و سبزی گذاشت جلویش و خورد بعد هم چیز دیگری نخورد. گفتم این همه غذا هست چرا نمی خوری، احمد آقا گفت نه ما به این سفره ها عادت می كنیم بهتر است از خودمان مراقبت كنیم و از این تشریفات خالی باشیم. آن زمان بچه ها خودشان را حفظ می كردند. این طرف تر آمدم. آقا رحیم را دیدم كه ظرفش تمیز تمیز است و هیچ چیز استفاده نكرده، گفت دل درد داشتم نان خوردم و سیر شدم. بعدا از آقا رحیم پرسیدم چرا چیزی نخوردی گفت یاد بچه های خودمان در جنگ كه می افتم شرفم اجازه نمی دهد. @shahidmostafamousavi