اربعین آخر آقاجوادآرزو داشت اربعین باخانواده به زیارت ارباب بره،لذا ازقبل محرم نیازهای سفراربعین روتهیه کردوبرای دخترکوچیکش یه کالسکه خریدتا وقتی ازسوریه برگشت،بتونن به پیاده روی اربعین برن! اما محرم مثل سالهای گذشته عازم سوریه شد،روزهشتم محرم توعملیات مجروح شدودوتاتیربه دست وپاش خورد،اصرارمسئولینش هم نتونست ایشون روبرای مداوابه تهران برگردونه،باهمون وضع درسوریه موندوفرماندهی عملیات رودردست گرفت. حدودبیست روزبعد،ماشینش روی تله ی انفجاری کنارجاده رفت وباشدت انفجارازماشین به بیرون پرت شد،مجروح وبیهوش به بیمارستان حلب رسوندنش وبعدازدوروزبه بیمارستان بقیةالله تهران منتقلش کردند. یه هفته بعد باپاهایی شکسته وتنی مجروح ازبیمارستان مرخص شد. اون سال وقتی اربعین آقاجواددلش کربلا بودوتن مجروحش توخونه. جالب اینکه خیلی ها نمیدونستن آقا جواددرسوریه مجروح شده،فکر میکردند،آقا جوادتصادف کرده. به زائران عازم اربعین که برای خداحافظی پیشش میومدن میگفت:"خوش به سعادتتون،ماهم قراربود برای اربعین بریم کربلا،که من به این روز افتادم". باخنده میگفت :"به خانومم میگم میخوای روی ویلچر بشینم وبچه ها روبغل کنم وراهی کربلا بشیم؟!". موقع خداحافظی برای اینکه زائرین کربلا یادش کنن،بهشون یه نشونه میداد:"هروقت ازداخل صحن اباعبدلله ،ازدیوارشیشه ای دورگنبد،چشمتون به گنبدحرم امام حسین،ع،افتاد،یادمن کنیدوبرای فرج امام زمان خیلی دعا کنید... @shahidmostafamousavi