لی تا به حرم مشرف شدم و با حضرت صحبت کردم و گریه کردم، آرامش عجیبی به من اعطا شد که قطعا عنایت ایشان است.
▪️ابولیث ادامه داد: من درونم به خاطر آن واقعه دگرگون شده است، ولی در ظاهر همیشه سعی کردم طوری نشان دهم که انگار چنین واقعهای صورت نگرفته است و گاهی اوقات با دوستان و نزدیکان، میخندم و شوخی میکنم، اما در خلوت گریه میکنم و کمخواب شدهام. خیلی دلم برای فرزندانم تنگ میشود، چون میگویند: «اولادنا اکبادنا» یعنی فرزندان ما جگرگوشههای ما هستند. 4 فرزندی که تا دیروز سر هر کاری تو را صدا میکردند و میگفتند: «بابا» و در یک خانه شلوغ، هر کدام مشغول بازی و خنده بودند، در یک لحظه همه آنها با هم از بین بروند و خانه شلوغ ما کاملا سوت و کور و ساکت شود! من طوری فرزندانم را دوست داشتم که اگر یکی از آنها مریض میشد، به خدا میگفتم خدایا بیماری آنها را به جان من قرار بده و من مریض بشوم، ولی آنها سالم باشند.
▪️الزیداوی ادامه داد: تحمل مرگ یک نفر از بچههایم برای من سنگین بود؛ چه برسد به اینکه هر ۴ فرزندم در یک لحظه بمیرند، اما صراحتا میگویم این فاجعه بزرگ را امام حسین سلامالله علیه برای من آسان کرد. به ایشان عرضه میدارم که فرزندان من فدای فرزندان شما و فدای زائران شما. بالاتر از این افتخار است که فرزند شما در راه سیدالشهدا و خدمت به زوار ایشان جان خود را از دست بدهد؟ کلنا من الحسین و الی الحسین، همه ما از حسین هستیم و به سوی ایشان میرویم.
▪️وقتی میگوییم همه چیزم فدای حسین باید صادق باشیم
▪️وی اظهار داشت: وقتی میگوییم همه چیزم فدای سیدالشهدا، باید صادق باشیم. افتخار میکنم که فرزندان من فدای امام حسین شدند. حضرت زینب سلامالله علیها بعد از دیدن آن همه مصیبت سهمگین و وحشتناک فرمودند: ما رایت الا جمیلا. من که خادم کوچک ایشان هستم به تاسی از ایشان همین جمله را تکرار میکنم: ما رایت الا اجمل.
▪️یک هنرمند ایرانی به نام گودرزی، تصویری از چهار کودک عراقی در کنار سیدالشهدا علیهالسلام نقاشی کرده است
▪️ابولیث در پاسخ به این سوال خبرنگار فارس که پرسید: «شنیدیم شما خودتان فرزندانتان کفن و دفن کردید و دوباره برگشتید تا به زائران سیدالشهدا خدمت کنید و تا روز اربعین هم مشغول خدمت بودید. بعد از دیدن این داغ سنگین، این کار برای شما سخت نبود؟» گفت: من با خودم گفتم که فرزندان من فدای زائران امام حسین سلامالله علیه شدند. اگر من به خاطر فرزندانم، خدمت به زوار پسر زهرا را رها کنم، فردای قیامت حضرت زهرا سلام الله علیها من را ببیند و به من بگوید: ابولیث! آیا فرزندان خودت را بر فرزندان من ترجیح دادی؟ چه جوابی دارم به ایشان عرض کنم؟ منی که هر روز میگویم بنفسی و مالی و اهلی فدائا یا اباعبدالله، حالا موقع انجام وظیفه است و اگر الان به زوار خدمت نکنم، پس چه وقتی باید خدمت کنم؟ گفتم تا دیروز ۶ نفر بودیم، حالا شدیم ۲ نفر و باید وظیفه خود را که همان خدمت به زوار سیدالشهدا بود، انجام دهم. خودشان به ما صبر خواهند داد و به ما کمک میکنند.
▪️بچههایم پیش حضرت امالبنین هستند
او افزود: یادم هست چند روز بعد از شهادت فرزندانم که مشغول خدمت به زوار بودم، شخصی از حشدالشعبی آمد پیش من و گفت تو ابولیث هستی؟ من او را نمیشناختم و او هم مرا نمیشناخت. اولین بار بود همدیگر را دیده بودیم. گفتم بله. گفت چند شب پیش، خواب حضرت امالبنین سلام الله علیها را دیدم. به من گفت برو به بصره و خانه ابولیث را پیدا کن و سلام من را به او برسان و به او بگو ۴ فرزند تو الان پیش من هستند. نگران نباش. امالبنین خود مادر ۴ شهید است و ۴ فرزند شهید من هم مهمان سفره ایشان هستند.
▪️حیدرالزیداوی در پایان گفت: امام حسین سلامالله علیه فرزندان من را قبول کرده است «و یذهب غالی لاغلی» یعنی چیز گرانی برای یک چیز گرانتر دادیم که همانا محبت امام حسین و خدمت به زوار امام حسین است. من باز صمیمانه از مسئولان جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنم که با تمام وجود از ما پذیرایی کردند
@shahidmostafamousavi