▪️✨▪️ ▪️گفتگوی شگفت انگیز کعبه با کربلا: گفت باکرب وبلا کعبه من از توبرترم تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگرتو خانه ای من همه خون خدا میجوشد ازبام و درم کعبه گفتا مردو زن برگرد من آرد طواف من مَطاف مسلمین از کِهتر و از مِهترم کربلا گفتا چه گویی هرشب آدینه من میزبان انبیا از اوّلین تا آخرم کعبه گفتا انبیا برگرد من گردیده اند توکجا ومن کجا تودیگری من دیگرم کربلاگفتا که روح انبیارا کعبه ای است آن منم، زیرا مزار زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی درمن به دنیا آمده این شرافت بس، که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت دربرم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم کربلا گفتا منم در خیمه گاه و قتلگاه سعیِ هفتاد ودو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین سالها و قرنها جوشد ز دامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم راچه باخون حسین زمزم تو آب ومن خون خدا را ساغرم "صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام