از امام صادق (ع) نقل شده که خداوند فرمود: وقتی یکی از بندگان مؤمنم گناه بزرگی را مرتکب شود که مستوجب جزا، هم در دنیا و هم در آخرت باشد، پس من صلاح آخرت او را رعایت می کنم. لذا در مجازات او در دنیا تعجیل می کنم تا او را مجازات کنم و با این که قادرم او را مجازات کنم ولی مجازات او را متوقف می کنم. در اجرای مجازات او تردید می کنم در نتیجه برای این که بنده ی مؤمنم ناراحت نشود آن مجازات را انجام نمی دهم بلکه با عفو و چشم پوشی به وی احسان می کنم تا جبران آن نماز های نافله اش باشد که می خواند. و بلا را از وی بر می گردانم در صورتی که تقدیر کرده بودم و بعد هم اجر نزول آن بلا را برایش می نویسم و اجر او را زیادتر می کنم به طوری که بنده ام احساس نمی کند و آزاری به وی نمی رسد. بلی، من خداوند کریم و رئوف هستم روایت شده است که: روز قیامت بنده ای را حاضر می کنند که بسیار گناه بجا آورده و نامه ی عملش را به دستش می دهند و او از خجالت و شرمساری راه دوزخ را درپیش می گیرد که ناگاه از طرف «رب العزه» ندا می رسد که ای بنده ی شرمسار، اگرچه گناه تو بسیار و جزع تو بیشمار است، اما امانتی از تو نزد ماست. صبر نما تا آن امانت را به تو بسپاریم. در آن لحظه فرشته ی موکل آن امانت، به فرمان ذات احدیت آن را به او تسلیم کند. وقتی که آن بنده آن را باز کند درّ سفیدی در نهایت صفا و روشنی مشاهده می نماید که در حریر و سندس پیچیده اند. پس آن بنده گنه کار می گوید: خداوندا؛ این امانت را چه وقت به تو سپرده ام که در خزانه ی هیچ پادشاهی مثل آن نبوده و در دنیا مانند آن را ندیده و نشنیده ام و از آن اطلاعی نداشتم. خداوند می فرماید: این امانت همان است که در دنیا یک روز به مکانی وارد شدی که ذکر حسین بن علی (ع) می شد و تو با شنیدن مصیبت آن حضرت شدیداً متأثر شدی و گریه نمودی و چند قطره اشک از چشم تو خارج شد و ما آن را نگه داشتیم. چرا که جایگاه امام حسین(ع) نزد ما بسیار عزیز است و ما آن قطره ها را جمع کرده ایم تا در این روز بیچارگی و بی کسی به تو تحویل دهیم. گرچه عبادت تو خیلی کم است اما این سرمایه بهترین سرمایه هاست و از برکت امام حسین (ع) امروز تو را سرافراز خواهد کرد. اکنون این گوهر گرانبها را به هر قیمتی که دوست داری به من بفروش چرا که هیچکس قدر آن را چون من نمی داند. پس از آن پیغمبران بزرگ را حاضر می کنند تا آن گوهر را قیمت گذاری کنند. اول حضرت آدم (ع) می گوید: خداوندا؛ قیمت این درّ آن است که صاحبش را از حرارت آفتاب این روز حفظ کنی. خداوند می فرماید کم قیمت کردی. حضرت ابراهیم (ع) می گوید: خداوندا؛ قیمت این درّ آن است که حساب صاحب آن را آسان گردانی و او را در سایه عرش خود جای دهی. همین گونه انبیاء دیگر هر یک قیمت می کنند تا نوبت به پیغمبر اکرم (ص) می رسد. رسول خدا عرضه می دارد: کریما؛ این بنده ی فقیر این گوهر را به وسیله ی دوستی فرزندم حسین (ع) اندوخته، پس بهتر است که خود فرزندم حسین (ع) ارزش آن را بیان کند. پس به امام حسین (ع) خطاب می رسد: ای برگزیده ی ثقلین هر قیمتی که برای این گوهر تعیین می کنی ما خریداریم هرچه بیشتر قیمت کنی بیشتر می خریم! امام حسین (ع) عرضه می دارد: قیمت این درّ آن است که حسابرسی به اعمال صاحبش را آسان نمایید و از صراط او را بگذرانید و از تشنگی قیامت نگهداشته و با دست پدرم از حوض کوثر او را سیراب و از ثواب شهدا او را بهره مند گردانید و در بهشت او را با من همنشین سازید. پس خداوند می فرماید: ای حسین؛ آن درّ را بدین حد قیمت کردی خریدیم و از تو قبول کرده و صاحبش را بخشیدیم و تو از هر دری که دوست داری او را داخل بهشت نما. https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo