(2) 📌تطبیق دین با سیاست 🔰برخی دیگر معتقدند که اگرچه دیدگاه پیشین در مسیحیتی که هم‌اکنون وجود دارد صادق است اما تطبیق آن بر دین اسلام و خصوصاً مذهب شیعه جز از راه تحریف دین اسلام امکان‌پذیر نخواهد بود؛ به عقیده این دسته طبق دیدگاه اول ناگزیر باید معتقد بود که مشی و سیره خود ائمه علیهم السلام اشتباه بوده است! چرا که به عنوان مثال پس از حضور علنی تر امیرالمومنین(ع) در قدرت سیاسی جهان اسلام، سه گروه مختلف ناکثین و قاسطین و مارقین به مخالفت با ایشان برخاسته و حتی علیه ایشان جنگ به راه انداختند؛ اگر دیدگاه اول صحیح باشد پس باید نتیجه گرفت که حضور امیرالمومنین در قدرت سیاسی نیز اشتباه بوده است‌ و -نعوذ بالله- ایشان قداست خود را زیر سوال برده اند! مثال روشن تر، امام حسین علیه السلام است؛ اعتراض ایشان به یزید بن معاویه و معرفی خود به عنوان شخص شایسته حکومت دستگاه قدرت را حساس کرده و آنها را در مقابل امام حسین قرار داد؛ ایشان نیز نه‌تنها احترام و قداست بلکه تمام هستی خود را در این را فدا کردند ولی طبق دیدگاه اول باید گفت که ایشان نیز دست به اقدامی زدند که احترام و قداست خود را تحت‌الشعاع قرار دادند! دیگر ائمه معصومی علیهم السلام نیز چنین نقشی را داشتند و به همین دلیل همه این بزرگواران توسط دستگاه قدرت به شهادت رسیدند وگرنه اگر این بزرگواران مشغول همان کارهای شخصی و عبادت ظاهری بودند معنایی نداشت که دستگاه قدرت ریسک به شهادت رساندن آنان را به جان بخرد. 🔶اساساً این گروه معتقدند که هر کسی که خطی و فکری دارد لاجرم دوست و دشمن دارد و هرکس که چنین نباشدشخصیت بی‌خاصیتی دارد.