🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ميگويند تاريخ مرتب تكرار ميشود، فقط اسم‌ها عوض ميشود، وگرنه بسياری از اتفاقات سال‌ها و قرن‌های گذشته، با نام‌هايی جديد تكرار ميگردد. از روزی كه بيداری اسلامی منطقه‌ی ما را فراگرفت، آمريكا و اسرائيل‌با كمك حاكمان فاسد منطقه، يك نوع كودتا را در كشور سوريه به راه‌انداختند. آنان ميخواستند وانمود كنند كه سوريه هم مانند تونس و ليبی و مصروبحرين و ... درگير بيداری اسلامی شده! اما تفاوت آشكار بحران سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريست‌های‌صدها كشور در غالب قيام مسلحانه ضد دولت سوريه بود! شكی نبود كه دولت مردمی سوريه تاوان حمايت از محور مقاومت راپرداخت‌ميكرد. تروريست‌های سوری صدها انسان بيگناه را فقط به جرم حمايت از دولت قانونی اين كشور به خاك و خون كشيدند. آنچه كه ما از خوارج زمان اميرالمؤمنين علی(ع) شنيده بوديم در رفتاراين قوم وحشی مشاهده كرديم.‌ دولت‌هايی كه ادعا ميكردند نظام سوريه ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروه‌های مردمی به‌حمايت از دولت سوريه برخواستند. مدتی بعد خشن‌ترين گروه‌های مسلح در غالب دولت اسلامی عراق و شام (با نام داعش) اعلام موجوديت كرده و حملات گسترده‌ای را آغاز كردند. آنان روی فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند. كارهايی از اين قوم سر زد كه تاريخ از نوشتن آن شرم دارد! اما همه ميدانستند كه اسرائيل و حامی هميشگی آن يعنی آمريكا عامل اصلی ايجاد و حمايت داعش هستند. اوايل سال 1393 داعش توانست در عراق برای خودش زمينه‌ی نفوذ رافراهم كند. سپس شهر موصل و چندين منطقه‌ی ديگر با خيانت نيروهای‌وابسته به صدام، به اشغال داعش درآمد. آنان هزاران شيعه و سنی را تنها به جرم مخالفت با نظرات داعش اعدام كردند. اوضاع عراق عجيب و غريب شد. آيت‌الله سيستانی حكم جهاد صادر كرد. صدها زن و مرد شيعه و سنی‌آماده‌ی مبارزه با داعش شدند. هادی در اين ايام در حوزه‌ی نجف مشغول تحصيل بود. با اعلام حكم جهاد، از مسئولان نيروهای مردمی(حشدالشعبی)تقاضا كرد كه با اعزام او به جبهه‌ی‌نبرد با داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان هادی بودبااعزام اومخالفت کرد. او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از حرم به كشور سوريه اعزام شود اما مخالفت شده بود. اين بار تقاضای مكرر او جواب داد. هادی توانست خود را به جمع نيروهایمردمی برساند. او از زمانی كه در ايران بود، در كارهای هنری فعاليت داشت. توليد فيلم و عكس از برنامه‌های شهدا و ... از كارهای او بود. حالاهمين برنامه‌ها را در غالب نيروهای مردمی عراق آغاز كرده بود. تهيه‌ی فيلم، خبر و عكس از نبردهای شجاعانه‌ی نيروهای مردمی. هادی هر جا قدم ميگذاشت از شهدا ميگفت؛ از ابراهيم هادی، از شهيددين‌شعاری و... او براي رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبی از خاطرات شهيدان دفاع مقدس ميگفت و آنها را با فرهنگ شهادت آشنا ميكرد. آنها تشنه‌ی فرهنگ انقلابی بسيجيان ما شده بودند. اين عطش باعث شد كه فرماندهان حشدالشعبی از هادی بخواهند برای تهيه‌ی چفيه و پيشانی‌بند و پرچم راهی ايران شود. آنها مبلغی حدود صد ميليون تومان در اختيار هادی قرار دادند تا برای تهيه‌ی اين اغلام به ايران برگردد. آنقدر در عراق به او اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ پول را به او دادند و خواستند هر چه سريعتر، اين اقلام فرهنگی به کسانی که در خط مقدم جنگ عليه داعش هستند برسد. 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺