🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 از شخصی پرسيدم: از حركت اربعين امسال كه بيش از بيست ميليون زائر به سوی كربلا رفتند چه چيزی فهميدی؟ گفت: يعنی اينكه در كربلا خون بر شمشير پيروز شد. اگر آن روز كاروان عاشورا همگی به شهادت رسيدند، اما در واقع پيروز شدند كه بعد از قرنها اينگونه از آنها ياد ميشود و مردم در مسير آنها اينگونه قدم بر ميدارند. يادم هست چند ماه قبل و زمانی كه تكريت به دست نيروهای مردمی آزادشد، يكی ازانديشمندان غربی گفته بود: آنچه امروزدرعراق‌اتفاق‌می‌افتديعنی‌پيروزی‌عقيده‌وآرمان‌امام‌خمينی(ره)اين شخص ادامه داد: تعجب ميكنم كه عراقی‌ها هشت سال با(امام‌)خمينی جنگ كردند، اما حالا رزمندگان عراقی كه فرزندان همان پدران هستند، برای نبرد با دشمنی به نام داعش به الگوهایی متوسل می‌شوند كه رزمندگان ايرانی از آن استفاده می‌كردند. اين شخص ادامه می‌دهد: استفاده از نمادهایی مانند چفيه و پيشانی بند و روحيات معنوی خاص رزمندگان ايرانی، برای عراقی‌ها چنان انگيزه‌ای ايجادكرد كه شهر تكريت، مهمترين پايگاه حزب بعث را به راحتی آزاد كردند. اين شخص به نامگذاری يكی از خيابان‌های بغداد به نام امام خمينی(ره)اشاره كرده و ميگويد: اينها همه بيانگر اين مطلب است كه تفكر انقلاب اسلامی ايران به دل همه‌ی مردم كشورهای مردمی خاورميانه صادر شده. ازلبنان و سوريه و فلسطين تا عراق و يمن و... ايرانی ها بر اساس تفكر امام معصوم خود يعنی ابا عبدالله الحسين(ع)واردميدان مبارزه شدند و زير بار ذلت نرفتند. و حالا همين تفكر ميان ملت‌های مسلمان و آزاده در حال رشد است. مردم عراق نيز همين شعار را الگوی خود قرار داده‌اند و مشغول نبرد بانيروهای داعش هستند. هادی زمانی كه وارد نيروهای مردمی شد، به عنوان يك الگو مورد توجه رزمندگان عراقی قرار گرفت. او هميشه تصوير مقام معظم رهبری را روی سينه داشت. همين كار باعث شد كه بسياري از دوستان او نيز كه عراقی بودند همين كار را انجام دهند. او به مسائل معنوی بسيار توجه ميكرد. نماز شب و اخلاص‌اوموردتوجه‌رزمندگان عراقی‌قرارگرفت.درراستای‌همين‌تأثيرگذاری بود که بحث چفيه و پيشانی‌بند را مطرح کرد. فرماندهان حشدالشعبی که به او اعتماد کامل داشتند، او را با صد ميليون تومان پول به ايران فرستادند. او اجازه داشت هر طور که ميخواهد خرج کند، اما هادی رعايت ميکردکه از آن پول برای خودش خرج نکند. گاهی آنقدر رعايت ميکرد که بيسکوييت را جايگزين وعده‌ی غذایی ميکرد! با اينکه پول زيادی برای خريد اقلام به همراه داشت اما حواسش بود که بهترين جنس‌ها را بخرد. دقت ميکرد که براي ريال به ريال اين پول که توسط مردم عراق تهيه شده زحمت بکشد تا بيهوده هدر نرود. برای مثال برای تهيه‌ی چفيه از تهران به يزد رفت تا از كارخانه و ارزان‌ترتهيه کند. پيشانی‌بندها را در تهران چاپ کرده بود و به خانه می‌آورد تاخواهرانش آنها را بريده و آماده کنند. او سعی ميکرد کاری که انجام ميدهد، به نحو احسن باشد. 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺