قاسم سلیمانی از تابستان سال ۱۳۵۸ و پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شکل‌گیری این نهاد در کرمان، فعالیت خود را به‌صورت افتخاری با سپاه آغاز نمود. در همین ایام در ۲۳ آبان‌ماه ۱۳۵۸، با خانمی مؤمنه از خانواده‌ای متدین عقد کرد. قریب به یک سال پس از همکاری افتخاری با سپاه، در مردادماه سال ۱۳۵۹ به‌صورت رسمی به عضویت سپاه کرمان درآمد و چند روز بعد، در تاریخ پانزدهم مردادماه ۱۳۵۹ در دورهٔ هفتم آموزش پاسداری کرمان شرکت کرد. این دوره در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ به‌پایان رسید و فصل جدید زندگی قاسم سلیمانی با حملهٔ رژیم بعث به ایران، در حالی آغاز شد که وی در اولین مأموریت شغلی خود، مشغول حفاظت از فرودگاه کرمان گردید. (خاطره: یک از مسئولین گزینش سپاه در آن ایام می‌گوید وقتی ایشان برای مصاحبه با یک لباس آستین‌کوتاه که عضلات دست و سینه ایشان از آن بیرون‌زده بود و موی سربلند و وزوزی وارد اتاق من شدند همان اول به ایشان گفتم شما با این قیافه به درد سپاه نمی‌خورید اما بعد دیدم ایشان جذب سپاه شدند) قریب به یک ماه از حضور وی در فرودگاه کرمان گذشته بود که به دلیل بروز توانمندی‌های خود در طی دوره آموزش، به درخواست مرکز آموزش به‌عنوان مربی، مشغول به آموزش بسیجیان و پاسداران کرمانی در پادگان قدس گردید؛ در این دوره از فعالیت قاسم سلیمانی، بسیاری از نیروهای اعزامی از کرمان به کردستان تحت آموزش‌های او قرار می‌گرفتند. در روزهای پایانی سال ۱۳۵۹ به همراه چند تن از مربیان آموزش نظامی کرمانی به تهران اعزام شد و آموزش تخصصی فرماندهی را زیر نظر سردار شهید محمد ناظری در پادگان امام علی علیه‌السلام سپری نمود. تا مدت کوتاهی پس از حضور در این دوره، با تجربه بیشتری آموزش رزمندگان کرمانی را ادامه داد، تا این‌که وی در نخستین عملیات مستقل نیروهای کرمانی به فرماندهی غلام عباس گلزار در منطقهٔ کرخه کور شرکت نمود. گردان مستقل نیروهای کرمانی در پنجم تیرماه ۱۳۶۰ به اهواز اعزام شد و ده روز بعد، قاسم سلیمانی در سمت جانشینی گروهانی به فرماندهی علی مهاجری که مشتمل بر ده مربی آموزشی و صد نیروی بسیجی بود و در دورهٔ دوازدهم بسیج کرمان آموزش‌دیده بودند، به گردان کرمانی‌ها پیوست. عملیات شهید چمران در پنجم مردادماه در جبههٔ طراح - نزدیک سوسنگرد و شمال کرخه - در حالی برای قاسم سلیمانی ماندگار شد که وی در این عملیات از ناحیهٔ دست مجروح و به پشت جبهه اعزام گردید؛ هرچند، مدتی بعد با دست مجروح و به گردن آویخته به منطقهٔ طراح بازگشت و در ادامهٔ عملیات شرکت نمود. در آبان‌ماه سال ۱۳۶۰ برگ دیگری از زندگی قاسم سلیمانی رقم خورد. وی با دو گردان نیروی اعزامی از کرمان به اهواز و سپس به سوسنگرد اعزام شد. فرماندهی این دو گردان قبل از اعزام به سوسنگرد از سوی مسئولان سپاه کرمان به او واگذار شد تا در عملیات طریق‌القدس شرکت نمایند. قاسم سلیمانی و نیروهای تحت امرش که مأموریت تصرف پل سابله را برعهده داشتند، در این عملیات مهم چنان درخشیدند که عراق با تمام توان به مقاومت سرسختانه در منطقه دست زد. در این عملیات برخی نیروهای کرمانی شهید و برخی دیگر از جمله خود قاسم سلیمانی زخمی شدند. او برای مداوا ابتدا به بیمارستان نادری اهواز و سپس به بیمارستان قائم مشهد منتقل شد و پس از چند روز درحالی‌که بهبود نیافته بود، بدون هماهنگی از بیمارستان خارج و راهی منطقهٔ عملیاتی گردید. عملیات طریق‌القدس سرآغاز آشنایی قاسم سلیمانی با شهید حسن باقری بود. آشنایی مبارکی که پس از بازگشت قاسم سلیمانی به خوزستان، موجب شد مسئولیت خطی به نام ثارالله از سوی حسن باقری (در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۲۱) به وی سپرده شود و پس از چندی حسن باقری او را به مقر گلف در اهواز فرابخواند و بخواهد نیروهای پراکندهٔ کرمانی در مناطق مختلف عملیاتی را در قالب یک تیپ سازماندهی نماید. ابلاغ فرمانده تیپی در تاریخ ۱۳۶۰/۹/۲۱ برای او زده شد. قاسم سلیمانی بعدازاین ابلاغ بلافاصله عازم کرمان شد و تعدادی از همرزمان خود را جهت جلسه‌ای فراخواند. این جلسه در روز دوشنبه ۱۳۶۰/۱۱/۵ در محل پادگان قدس کرمان برگزار و اساس شکل‌گیری تیپ ثارالله را بنیان گذاشتند. چند روز بعد قاسم سلیمانی ۲ گردان آموزش‌دیده را با خود به اهواز و سپس به پادگان دوکوهه در اندیمشک منتقل نموده و در آنجا مستقر شدند پس از الحاق دو گردان دیگر از نیروهای کرمانی به همراه تعدادی از نیروهای سیستان و بلوچستان و هرمزگانی، عملاً تیپ ثارالله به‌عنوان یگان مستقل عملیاتی جنوب شرق کشور وارد فاز عملیاتی شد. در روزهای نخستین فروردین سال ۱۳۶۱ تیپ ۴۱ ثارالله کرمان به‌صورت مشترک با تیپ ۸۴ خرم‌آباد در عملیات فتح‌المبین شرکت کردند. در این عملیات ارتفاعات کمر سرخ، ۲۰۲ و تنگهی ابوغریب به فرماندهی قاسم سلیمانی به تصرف رزمندگان ایرانی درآمدند و آوازه‌ی تشکیل گروه شکار تانک ثارالله که با ابتکار او تشکیل شده بود، در جبهه پیچید. همین ح