⚘️❤️⚘️❤️⚘️❤️⚘️ ادامه مطالب شیرین توحیدی: وقتی نیت در وجود انسان ایجاد شد، انسان فعل انجام می دهد. یعنی قدم بر می دارد. این قدم ها انسان را به سوی مطلوب خود نزدیک می کند. پس : اول – پیدایش نقص است در انسان و احساس نیاز . ( تشنگی و احساس نیاز به آب ) دوم- حرکت کردن به سوی چیزی که من را کامل می کند ( آب ) ، در حیرت افتادن. سوم- دیدن چیزی که من را کامل می کند. ( دیدن آب ) ، شهود کمال. چهارم- توجه کردن من با همه وجود به سوی آب. پنجم- حرکت کردن ، فعل انجام دادن که این افعال من را می برد تا به آب برسم. وقتی به آب رسیدم و آن را نوشیدم، حالا آرام می شوم. پس نیت این گونه است. انسان مادامی که معتقد است “من” یعنی جسم، انسان یعنی جسم، می بینم که این جسم نیازهایی دارد: آب، غذا، پول، همسر و اینها. این ها در کجا پیدا می شوند؟ دنیا. پس من دنیا را قصد می کنم. ببینید جهان بینی چه قدر فرق می کند. خودشناسی چیست؟ من یعنی چی ؟ اگر من گفتم : انسان یعنی جسم. طبیعی است که دنیا را قصد می کند. چند مرحله است:  ۱. انسان چشمش را به خود می اندازد ( من = بدن )  ۲. به دنبال کامل شدن این نیازها می رود ( دنیا = هدف ) ۳. خودم را با همه وجود متوجه دنیا می کنم. می گویم: ای دنیا قصد قربت به سوی تو را دارم. ۴. بعد از نیت شروع به عمل می کند: پشت میز اداره و مغازه می رود. ۵. وقتی پول به دست آورد، آرام می شود. اما اگر انسان به خود نگاه کرد و خود را روح دید،  به نیاز روح نگاه می کند و می بیند روح موجودی است بی نهایت اما خالی بنابراین یک موجود بی نهایت باید به درون وجود من آید و مرا پر کند. کیست آن بی نهایت؟ در دنیا راه می افتم و یک مرتبه متوجه می شوم باید ببینم ، خدا را به عنوان یک موجود بی نهایت ببینم. او به عنوان یک موجود بی نهایت اگر به درون وجود من آمد می تواند من را پر کند. ادامه دارد....😊 🔹🔹🔹🔹🔹 صالحین منتظر اباصالح 👇 @salehenabasaleh