🍂
یادش بخیر
روز و شبهای جبههایمان
ایامی که آنقدر در جبهه و خاک و خل و خاکریز مانده بودیم که چهره خود را فراموش کرده بودیم.
گاها در اوج دلتنگیِ خودمان برای خودمان، کافی بود لنکروزی کنار سنگر توقف کند و....
چشم راننده و همرزمان رو که دور میدیدیم، برای یادآوری هم که شده سرکی در آیینه بغلش میکشیدیم تا قیافه خودمان بیادمون بیاد.
حالا بماند در دقایق اول از خودمان خجالت می کشیدیم تا کم کم رومون تو روی خودمون باز بشه و تعارفات رو کنار بذاریم.
چه میشد کرد، یاد گرفته بودیم برای رسیدن به هدف بزرگتر، سر هم بدهیم، سر و صورت و مدل مو و ریش، پیشکش
@shahidaghseyedmostafamousavi