🔶 "در محضـر شهــید "...
🌾اوایل جنگ...
در ارتفاعات گیلان غرب
بر فراز یکی از تپههای مشرف به مرز قرار
گرفتیم،پاسگاه مرزی دست عراقیها بود و براحتی در جادههای اطراف آن تردد میکردند.
📖ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و
بهمراه بچهها زیارت عاشورا خواندیم.
🌴بعد با حسرت...
به مناطق تحت نفوذ دشمن
نگاه میکردم و گفتم:
ابرام جون
این جاده مرزی رو ببین
عراقیها راحت تردد میکنند،
بعد گفتم:یعنی میشه یه روز
مردم ما راحت از این جاده عبور کنند
و به شهرهای خودشون برن!
💐ابراهیم که با نگاهش
دوردست ها را می دید
لبخندی زد و گفت:چی میگی!
روزی میآد که از همین جاده
مردم ما دسته دسته به کربلا سفر میکنند!
🌷در مسیر برگشت از بچه ها پرسیدم
اسم این پاسگاه مرزی رو میدونید؟
یکی از بچهها گفت:مـرز خسـروی
📚 کتاب سلام بر ابراهیم ص۱۲۷
🥀همیشہ از خدا مےخواست
#گمنام بماند
خدا هم دعایش را مستجاب ڪرد...🕊
🌷"ابراهیم"سالهاست
کہ گمنام و غریب در فڪہ مانده
تا خورشیدی باشد براے راهیان نور...🕊
🥀۲۲ بهمـن
سالروز شهادت هادی دلها
#شهید_جاویدالاثر_ابراهیم_هادی🕊
🌹کانال سروش شهدای مدافعان حرم🕊