💠ماجرای جالب عبدالباسط و امام علی(ع) 💢پسر عبدالباسط پس از فوت پدر، چند بار پدر را در عالم خواب دید، که از رؤیاهای صادقه است. عبدالباسط خطاب به پسر گفت: 🔵نگران من نباش، قرآن مرا از رفتن به جهنم حفظ کرد. ولی برای عبور از پل صراط تا به بهشت برسم، مرا در آستانه پل صراط متوقف کرده اند و می گویند نیاز به ولایت امیرمؤمنان علی (ع) دارد ، از تو پسرم می خواهم که به نجف اشرف سفر کنی، به محضر مراجع و علما برو، از آن ها بخواه که تذکره عبور از پل صراط از مولی علی (ع) برایم بگیرند، که همان تذکره ولایت است.» 🔴پسر عبدالباسط به این دستور عمل کرده، و به نجف اشرف مسافرت نموده و به زیارت مرقد منور امام علی (ع) ره سپار می گردد و پس از توسل، به محضر مراجع وقت رفته و ماجرای خوابش را تعریف نموده و از آن ها می خواهد تا این تذکره را از امیرمؤمنان علی (ع) بگیرند، و به قولی همین پسر عبدالباسط در پی خوابی که می بیند در زمره ی محبین اهل البیت قرار گرفته و شیعه می شود. 📚محمدی اشتهاردی، محمد. سیری در سیرت پیشوایان، قم: موعود اسلام، ۱۳۸۴