کامل برنامه جهان آرا دیشب را دیدم... مرعشی بود و حرف های مغرورانه... در این حد که گفت: من به تنهائی خیلی قدرت دارم... در مورد اتاق بازرگانی و انتخاب صلاح ورزی گفت: زور ما از وزارت اطلاعات بیشتر است که او را نگه داشتیم... گفت: او را هم برداریم صنوف در تسخیر ماست. و باز یکی از ما رئیس می شود... از باد به غبغب هاش ناراحت نشدم... از اینکه سوتی های فاحش داد هم استقبال کردم... از ذکر مصیبت او در آخر صحبت هایش بود که گفت: ما اول انقلاب حزب الهی بودیم، و امام را قبول کردیم... اشتباه کردیم، نباید می گذاشتیم حرف امام، فصل ختام باشد!!! خیلی ناراحت شدم... او نگفت: امام انتخاب مردم بود! تحمیل نبود! او نگفت: چهارنفر مثل من و فامیل مغروق من، چسبیدیم به بیت امام، و هنوز هم ول نکردیم... نگفت: ما از شعار چپ افراطی و نشان دادن خود به عنوان پیرو خط امام، حالا از سفره فیض امام سیر شدیم و زدیم زیر سفره... و با نام همان امام به این ثروت رسیدیم، که رئیس اتاق بازرگانی فتنه گر را انتخاب می کنیم و وزارت اط هم کاری از دستش بر نمی آید... آخر شما چه بودید که ۳۵ میلیون مردم ایران شما را انتخاب کنند، اگر امام و راهش که اسلام بود، فصل الختمام نبود!؟؟؟ آیا مردم برای ریش قشنگ معروق اینهمه شهید دادند و اینهمه سختی کشیدند... تازگی ندارد.... زهردار ترین این برخورد ها از کنار بستر رسول الله ص آغاز شد... حضرت پیامبر (ص) در بستر فرمود: قلم و کاغذ بیاورید، چیزی بنویسم... خلیفه دوم گفت: تب دارد، هذیان می گوید... از رسول الله ص به الاف و علوفه رسیدند، بعد سد برای راه رسول خدا (ص) شدند... تازه جسدشان هم کنار قبر پیامبر هم در خاک خفته است... چقدر بی صفتی... چقدر پست فطرتی... یه ضرب المثلی است که می گوید: طناب کفر از کلفتی پاره می شود... حالا باد به غبغب انداخته و این سیدین (امام و حضرت آقا و آقای رئیسی و مردم را با اسم مردم) را مسخره کنید... مسخره شمائید که خالق هستی، چند تا آیه در میان از مسخره کردن رسولانش و مومنین توسط شما سخن می گوید ...