دوباره ابراهیمی تبر به دست رسید
گریست ظالم و مظلوم اندکی خندید
رئیس قوه عدلیه گشت و نور امید
به سمت جامعه از خادم الرضا تابید
شکوه آمدنش لرزه بر بتان انداخت
و نیز کاخ پر از خون فاسدان لرزید
به خون مظلومان نان خویش آغشتند
رئیسی آمد و گشتند ناگهان تهدید
رئیسی آمده تا عدل را عزیز کند
و در فسادستیزی ندارد او تردید
کسی که فاسد باشد به قدر معصیتش
رواست بر او اعدام و حبس یا تبعید
چقدر رایحه عدل بس دل انگیز است
خوشا که عدل شود باز روز و شب تمدید
نه اینکه دوره قبلی نبوده عدل ولی
رئیسی اما بر آن کند بسی تأکید
و نکته ای که مهم است این که ابراهیم
نخست داخل مجموعه خودش را دید
و بی ملاحظه و با کمال پیگیری
دُم هر آنکه فسادش عیان بشد را چید
چه خوب شد که رئیسی رسید و دیواری
میان ملت و دزدان نابکار کشید
📝 علی شیرازی
l🚩السلام علیک یا أباعبدالله 🇮🇷