🍃خاطرات طنز😂 جبهه🍃 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔹استقبال مسلحانه🔹 گفتم بروم از دوستانم در گردان مجاور مقر احوالی بپرسم، زدم بیرون، هوا به غایت گرم بود. مثل اینکه طاعون آمده باشد، یک نفر برای دل خوشی در محوطه نبود. 😥 صدا زدم صاحبخانه! یکی یکی سر و کله شان پیدا شد: به به چه عجب، بابا خبر می کردی «گرا» می دادیم برادران بعثی با توپخانه آتش تهیه می ریختند و مقدمتان را گلوله باران می کردند 😂😂😂 دیگران از آن طرف: پسر اطلاع می دادی ترابری ویژه (قاطرچی) 🐴را می فرستادیم دنبالت! من هم برای اینکه کم نیاورده باشم گفتم: حالا چرا زمینها را شخم زده اید؟ جواب دادند: به میمنت ورود حضرتعالی، بناست بعد از شخم بدهیم علف هم بکارند که این چند روز که اینجا تشریف دارید بی آذوقه نمانید!😋😅😂😂 @shahidmostafamousavi 🍂🍃🍂🍃🍂🍃