✨☄✨☄✨☄✨☄ #خداحافظ.پسرم 💔 می خواست بره و بچه ها منتظرش بودن...🚐 حس عجیبی داشت، انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست!😢 اضطراب داشت که چجوری با مادر خداحافظی کنه...🚨 با خودش می گفت: «یعنی الان چی می خواد بگه، من که طاقت ندارم بشنوم...»💔 فکر می کرد الان قراره بشنوه که پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...☎️ بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو، دست مادر رو بوسید و از زیر قرآن ردش کرد...❤️ منتظر شنیدن شد که یه دفعه مادر گفت: «خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س)برسون ... 👋😔😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh