🌾از زمانی که خورشید پرده شب را کنار میزند و رخسار خود را آشکار میکند تا زمانی که ماه پرده برمیدارد از چهره خود همه در تکاپو هستند و برای
#حیات خود تلاش میکنند.
🌴دراین زمانه جافی در هیاهوی این شهر شلوغ تومار روزمرگی های هرکس را که ببینی پر شده از
#نیازهایش یکی نیاز به کار دارد، آن یکی شفای بستگانش را میخواهد، دیگری نیازمند لقمه نانی است و..
🍀بگذار اینطور بگویم که از یک جایی به بعد عوض فریاد همین نیازها و گله از دست فلک و روزگار نامرد، صوت حزن انگیز💔 و عاجزانه
#اِلهیٰ_عَظُمَ_بَلاٰ بود که به آسمان میرفت البته اگر زنگار دلمان و سنگینی روحمان میگذاشت
🍂از یک جایی به بعد کاسه صبر خیلی هامان لبریز از
#انتظار شد، دلمان کمر خم کرد در برابر این جمعه هایی که رفت و خبری نشد. دیگر شادمان از دیدن رخ ماه نیستیم که دلمان سیمای سماواتی شما را
#طلب میکند
🌿در عجبم، چرا خدا وقتی میخواست جمعه را خلق کند از همان اول رنگ غم پاشید به
#غروب های سرخش، خود جمعه حزنی ندارد اما
#هجر شما به آن رنگ غم زد😥
🍁گوش کن میگویند از جاده صدای جرسی میآید، اما از ابتدا تا انتهای جاده را که مینگری چیزی جز انتظار نصیبت نمیگردد😞
🍃این
#جمعه هم خط خورد و شما فقط بگو که چند جمعه دیگر مانده که بگوییم به همه
#یوسف گم شده، ای اهل حرم آمدنی ست؟
🌴چند جمعه باید دست هایمان را سوی
#آسمان بلند کنیم و عظم بلا بخوانیم؟
اینجاست که باز هم
#اراده_قوی میطلبد اگر واقعا طالب یاریم😓
🍂دل را تکانی دهیم و
#روحمان را عاری از لکه ای کنیم شاید صدایمان به گوش آسمان برسد، به گوش
#منجی_عالم، شاید😔
✍نویسنده:
#مهدیه_نادعلی
#جمعه_های_انتظار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh