#خاطره_شهید🌱🖇
_____________________
پسرم خیلی اهل احترام به والدین، بود
بعد از ازدواج روح الله با دخترداییاش آنقدر مشغله کاری داشت که در خانه استراحت نداشت و فرزندانش او را نمیدیدند. اما هر روز از محل کارش به من زنگ میزد و از حال و اوضاعم میپرسید و میگفت اگر مشکلی داری بیایم و رفعش کنم، من هم میگفتم فقط سلامتی شما را میخواهم پسرم. آخرین روزی که مأموریت داشت گفت: مامان باید برای عرض ادب بیایم و شما را ببینم و آخرین باری هم که از من خداحافظی کرد شهادت را در چهرهاش دیدم. میخواست خداحافظی کند سرم را بوسید. قدش بلند بود خم شد صورتش را بوسیدم، گفتم خدایا پسرم را به تو سپردم. در را باز کردم وقتی که رفت هر ۱۰ متر برمیگشت و خداحافظی میکرد كه به خواهرش گفتم پشت سر برادرت آب بریز، اما روح الله رفت و دیگر بازنگشت.
#شهیدروحاللهسلطانی🌱
--------------------------------
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِحسین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh