کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
همرزم‌شهیدنوری‌می‌گوید: مدتی‌که‌درسوریه‌بودم‌بابک‌خیلی‌ساکت‌و‌آروم‌بود، گاهی‌می‌رفت‌توتنهایی‌وخلوت‌د
همرزم‌شهید‌نوری‌به‌نقل‌از‌فرمانده‌گردان‌می‌گوید: نصف‌شب‌بابک‌فرمانده‌رو‌بیدارمی‌کنه‌ومیگه: من‌فردا‌شهید‌میشم،به‌خانواده‌ام‌بگو‌حلالم‌کنن. فرمانده‌میگہ:‌حرف‌الکی‌نزن‌برو‌بزاربخوابیم. می‌خوابه‌وخواب‌می‌بینه‌که‌بابک‌شهید‌شده‌و‌از‌ خواب‌می‌پره.‌ پیش‌خودش‌میگه‌نکنه‌فردا‌بابک‌شهید‌بشه! نقشه‌میکشه‌که‌صبح‌به‌راننده‌پشتیبانی‌بگه‌به‌یه‌ بهانه‌ای‌بابک‌رو‌با‌خودش‌ببره‌عقب‌و‌یه‌جایی‌جاش‌ بزاره.دوباره‌می‌خوابه! صبح‌از‌خواب‌بیدارش‌می‌کنن‌و‌میگن باید‌آتش‌بریزیم‌رو‌سر‌دشمن...تو‌این‌شلوغی‌ها نقشه‌اش‌یادش‌میره،چند‌ساعت‌بعد... ادامہ‌دارد... •پارت8 🌱