🔰بخش چهارم/پایانی🔰 ...او واقعیتهای جامعه و ستیز فراماسونها و روشنفکران غربگرا بامذهب را می دید. او می دید که برخی مقالات و لایحه ها که در روزنامه ها یا به صورت اوراق جداگانه انتشار می یابد و منادی آزادی مذهب است، بر احکام شرع ایرادمی گیرند. و روزنامه حبل المتین می نویسد: قوانینی که یک هزار و سیصد سال قبل نهاده اند برای تازیان جزیره العرب بوده است، نه برای مردم ایران و این زمان. شیخ فضل الله و طرفدارانش در اعتراض به وضع موجود و آزادی زیانبار و مخالف باشریعت در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تحصن کردند و با انتشار روزنامه ای با عنوان «لایحه » به آگاهی دادن به جامعه پرداختند. شیخ محمد آملی یکی از اصحاب شیخ فضل الله نوری و از متحصنین در حرم در13 جمای الاول 1325ه .ق تلگرافی به این مضمون برای عالمان نجف فرستاد: افراد ضد مذهب بدون هیچ مانعی در منبرها و مجالس مطالب کفرآمیز بیان می دارندو تمام علما جز چند نفر برای حفظ اسلام و اعتراض به این اعمال در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تحصن نمودند. شیخ در سخنرانی خود برای روشنگری افکارعمومی، خطاب به مردم حاضر در حرم، در مقام بیان علت مخالفت خود و یارانش بامجلس و رهبران مشروطه گفت: به واسطه ظلم و تعدیات عمال سلطنت و وزرای خائن مردم به جان آمدند وفریادشان بلند شد، برای جلوگیری از این ظلم و ستم به علما مراجعه کردند. آقا سید محمد طباطبایی و آقای سید عبدالله بهبهانی و دو نفر دیگر به منزل من آمدند واز من کمک و استمداد خواستند، من از قصدشان برای این کار پرسیدم، در پاسخ گفتند: که عزل صدراعظم (عین الدوله) و «میسونوز» بلژیکی و محدود کردن سلطنت مقصود ماست. دیدم حرف درست و قصد صحیحی است از این رو با علما همراه شدم و به طرف قم حرکت کردم. مقاومت و پایداری کردیم تا شاه تسلیم شد و عین الدوله و«میسونوز» را عزل کرد و مشروطیت را پذیرفت. بارها این را گفته ام و باز به تمام شما می گویم که من در موضوع مشروطیت و محدود بودن سلطنت حرفی ندارم وهیچ کس نمی تواند این موضوع را انکار کند، بلکه اصلاح امور مملکت از قبیل امورمالی و قضایی و اصلاح سایر ادارات لازم است ما اگر بخواهیم سلطنت را محدودکنیم و حقوقی برای دولت و وظایفی برای وزراء تعیین کنیم حتما قانون اساسی ودستورالعمل می خواهیم، چنانچه بعضی از این قوانین نوشته شده است. اما می خواهم بدانم در مملکت اسلامی که دارای مجلس شورای ملی است، قوانین آن مجلس بایدمطابق با قانون اسلام و قرآن باشد یا مخالف با قرآن کتاب آسمانی؟ اگر این قانونها مخالفت با شرع و اسلام نیست و باعث تقویت اسلام است با کمال میل ورغبت قبول کنید و با جان و دل بپذیرید و اگر مخالف و ضد قانون الهی است برشما واجب است که تا جان در بدن دارید، زیر بار این قانون نروید. در این هنگام شیخ قرآن کوچک جیبی خود را بیرون آورد و قسم یاد کرد که من مخالف اساس مشروطیت و مجلس نیستم، بلکه اول کسی که طالب این اساس بود، من بودم و فعلا هم مخالفتی ندارم، اما مشروط به همان شرایطی که گفتم که بایدقانون اساسی و قوانین داخلی مملکت مطابقت با شرع داشته باشند. بعد فرمودند: که کدام مشروطه اجازه می دهد که قلم و بیان این قدر آزاد باشد، شما روزنامه شماره سیزده (کوکب دری) را اگر نخواندید، بخوانید، ببنید که در آن نسبت به ائمه اطهار(ع) و مقدسات مذهبی چقدر توهین و ناسزا نوشته است! ای مردم اگر دردین اسلام ثابت هستید زیر بار آنچه مخالف دین شما است نروید و در پایان فرمودند: اگر خواستید عبارات و بیانات مرا در جایی نقل کنید دروغ نگویید،تهمت نزنید و عین عبارات و بیانات را نقل کنید. لازم به ذکر است که روزنامه کوکب دری در شماره 13 سال اول خود با دادن نسبتهای ناروا و دروغ به حضرت سیدالشهدا و حضرت ابوالفضل(ع) نوشت: «شما مردم نادان چرا این قدر اعتقاد به این اشخاص دارید که در هزار و سیصد سال قبل به یزید بن معاویه یاغی شد[ند]قشون فرستاد[ند]، خود و همراهانش را کشتند. حالا این مردم روضه خوانی می نمایند، خرج می دهند و مال خود را بی جهت تفریط می نمایند، یک جماعتی به خاک کربلا اعتقاد دارند، این خاک چه مزیت و برتری با خاکهای دیگر دارد.» در واقع تفاوت دیدگاه شیخ فضل الله با عالمان مشروطه خواه نجف، در بایدها بود...علمای مشروطه خواه از واقعیات جامعه و مواضع و اهداف فراماسونها و روشنفکران اطلاع درستی نداشتند و شیخ واقعیتهای جامعه را می دید، ازاین رو فریاد می زد که «این آزادی، طعمه ای است برای ربودن، آزادی که نغمه آن از حلقوم فراماسونها بیرون بیاید، آزادی است که از انگلیس مایه می گیرد، چه حریت مطلقه در واقع اساس میشود مودی به ضلالت است و فایده آزادی قلم و زبان آن است که ف‍ِرَق ملاحده (بی دینان) و زنادقه، نشر کلمات کفریه خود را در منابر ولوایح بدهند و القای شبهه نمایند.» 🔸منابع: سایت رشد/فرهنگ كوثر - مرداد ۷۷، شماره۱۷ ✳️ @shahidrabe