🔰بخش بیستم🔰
✍ نتیجهگیری
ادعاها یا تهمتهای پنجگانه و سخنان آقای حسین آبادیان را درباره مجتهد نوری (شهید شیخ فضلالله)، بر اساس دو کتاب؛ مبانی نظری حکومت مشروعه و مشروطه و بحران مشروطیت ایران بر رسیدیم. ادبیات کسرویگونه و ملکزادهمنش حضرت ایشان را باز گفتیم که خطاب به جریان مشروطه و افکارشان، سخنانی سبک مثل «عوامفریب»، «عوامفریبی»، نظریهای «کودکانه»، «مشروعهطلب» (بدون ذکر مشروطه مشروعه)، دشمن سرسخت مشروطه، براهین شیخ در رد مشروطیت و با ادبیاتی خاص- که در شأن جناب ایشان نبود- عزم آن دارد که از اول، شیخ را به عنوان نماد و دشمن مشروطه معرفی فرماید؛ آنگاه بعد از القای این فرض نادرست و صد در صد دروغ، به خیال خویش به سراغ شرح و بیان این اتهامها و ادعا رفته و تهمتهایی زده که نه خود شیخ آنان را قبول دارد، نه دشمنان شیخ، نه اسناد مکتوب به جای مانده از حزب حاکم و قاتل مجتهد نوری؛ تهمتهایی مانند: دشمنی شیخ با مشروطه، ضدیت ایشان با مجلس و قانون و هر گونه قانون، مخالفت با رأی مردم، سلطانیزم یا به عبارتی ضد ولایت فقیه، دعاگوی محمدعلیشاه، متحجر و ظاهرگرا، قشریگرا، زماننشناس و بدون توجه به نیازهای عصر، بیمنطق یا اهل گفتوگو نبودن، مخالف هر گونه گفتوگو، مخالف هر گونه قانون عرفی و قانون اروپایی، معتقد به ابدی و ثابت بودن احکام اسلام؛ در عین حال به یک نکته معترف است که شیخ، غرب و مشروطه را خوب میشناخت.
وانگهی دیدیم که اولاً، بسیاری از این اتهامات را بر اساس رساله تذکرهالغافل و ارشادالجاهل به شیخ زده و عملاً آن رساله را تألیف شیخ دانسته و مطالب را از آن نقل نموده و شیخ را ضد آن قوانین و مشروطه و مجلس معرفی کرده؛ در حالی که این رساله، تألیف آیتالله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی است نه اثر مجتهد نوری؛ ثانیاً، خود شیخ هیچ یک از آن ادعاها و اتهامها را قبول نداشت و میگفت:
بر سخط و غضب الهی گرفتار باشند کسانی که مطلب مرا بر خلاف واقع انتشار میدهند. من با مجلس مسلمانان و مجلس مورد نظر آخوند خراسانی مخالف نیستم؛ بلکه با مجلسی مخالفم که نمایندگانش بابی و بهایی باشند و بخواهند مجلس شورای ملی را پارلمنت پاریس کنند و میگویند باید به احکام اسلام، سی هزار مسأله اضافه کنیم! لامذهبهای روزگار به من دشنام میدهند و بابیهای معلومالحال با من دشمنی میکنند... و به دروغ مینویسند که شیخ فضلالله مخالف مجلس است. ای کسانی که نسبت ضدیت مجلس به مهاجرین میدهی سندت چیست و به چه دلیل میگویی و دیگران چرا قبول میکنند؟! در کدام مجلس یا منبر یا لایحه از کدام یک از مهاجرین اظهار ضدیت شد. چشم باز کن! این مقاصد و شرح مقاصد که بعد از طبع انتشار داده شد با بودن مجلس است یا در صورت نبودن؟! این چه دروغ واضحی است که گفته میشود و این چه خوشباوری است از دیگران نگفته و ننوشته تو از کجا میگویی؟! خدا انصاف بدهد! عجب از گوینده این دروغ نیست [چون دشمن است و بیانصاف؛ اما] عجب از باور کردن دیگران است.
نکته آخر این کهمشابه این شایعات و مانند این ادعا و اتهامات از زمان کسروی تا کدیور وجود داشته و دارد (که آن را در نوشتاری مفصل، نوشتهایم) و به طور ویژه در این زمان، از زبان کسانی مثل محسن کدیور، داود فیرحی، حسین آبادیان و آجودانیها و چند نفر از این طیف و طایفه، تکرار شده که به طور خلاصه، این جوابی که به برادر عزیزمان جناب آقای آبادیان داده شد، جواب آنان نیز میباشد تا بدانید که باطل است آن چه این مدعیان گفتهاند.
🔰ادامه در بخش بیست و یکم🔰