🔰بخش هفتم/پایانی🔰 در واقع از روزی که در انگلستان مشغول فراگیری زبان فارسی شد، بورسیه سازمان اطلاعاتی انگلستان بوده و برای تحکیم سلطه‌ی‌ انگلستان بر ایران تربیت می‌شده است. از فعالیت هاو اقدامات ضد اسلامی و ضد ملی وی میتوان به: _حمایت از باستان‌گرایی و ترویج آیین زرتشت و ترسیم چهره‌ای نامطلوب از اسلام به‌ منظور تشدید تضاد میان اسلام و زرتشت. وی در یزد، اول به سراغ موبدان زرتشتی رفت و حمایت همه جانبه‌ی‌ خود را از آنان اعلام کرد و سعی نمود تلاش‌های«مانکجی هاتریا» را تکمیل نماید. _علاوه بر بهاییت با فرقه‌های اسماعیلیه، شیخیه و دراویش نیز در ارتباط بوده و تقویت آنان در مقابل مذهب رسمی کشور یعنی شیعه‌ی اثنی‌عشری و نوشتن کتب و مقاله در دفاع از این فرقه‌ها نیز جزومأموریت او بوده است. _سرقت و قاچاق نسخه‌های خطی به‌ خصوص کتب عتیقه و گران‌ قیمت به‌ منظور تضعیف بنیه‌ی‌ فرهنگی و اسلامی کشور و قاچاق اشیای عتیقه به خارج از کشور _انجام فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی مخرب در دوران مشروطه جهت انحراف نهضت مشروطه از اسلام و فرهنگ ملی _برقراری رابطه با افراد فرهیخته و فرهنگی (که وابسته به جریان شوم فراماسونری بوده و یا با اهداف انگلیس در ایران هماهنگ بوده‌اند) به‌منظور زمینه‌سازی فرهنگی و اجتماعی سلطه‌ی‌ امپریالیستی انگلستان ⁉️ایران شناس یا مبلغ بابیت اگرچه هریک از بخش های زندگی براون قابلیت بررسی انطباق با سیاست های استعماری روباه پیر را دارد اما بی شک یکی از مهمترین و در عین حال حساس ترین این سیاستها ایجاد و حمایت از فرقه ی ضاله ی بابیت و بهاییت است. استعمار انگلیس برای درهم شکستن مقاومت مردم کشورهایی نظیر ایران، یکی از ثمربخش ترین اقدامات را بی هویت کردن ایرانیان از طریق زدن ریشه های هویت بخش ایرانیان می دانست. ایجاد فرقه های انحرافی و گمراه همچون بابیت و بهاییت یکی از این راه ها بود. ادوارد براون نیز به عنوان یکی از عوامل انگلیس تلاش کرد تا سهم خود را در زمینه تقویت این فرقه های ضاله ایفا کند. وی با جمع آوری و بازنویسی کتاب خاطرات «میرزا جانی کاشانی» از نخستین ایرانیانی که بوسیله ی علی محمد باب به انحراف کشیده شد؛ تلاش می کند تا تاریخ این فرقه ی استعمارساخته را احیاء کند. او در بخشی از مقدمه ی این کتاب که -قدیمی ترین کتاب بابیت است- از اینکه نتوانسته است متن کامل کتاب خاطرات را به دست بیاورد، ابراز تاسف می کند. بسیاری از نویسندگان بهایی اشاره هایی به آنچه خدمات براون به بابیت نامیده اند؛ می کنند. تا جایی که برخی او را بابی مسلک می دانند از جمله در کتاب «نقطه الکاف» -خاطرات میرزا جانی شیرازی- که براون گردآورنده و نویسنده ی مقدمه ی آن است از او با عنوان «اقل العباد» نام برده می شود. «عبدالحسین آواره» نویسنده ی بهایی و مولف کتاب «کواکب الدریه» که به بررسی تاریخ بهاییت می پردازد، از ملاقات براون با عباس افندی جانشین بهاءالله و بنیانگذار فرقه بهاییت در شهر عکا اشاره می کند. او خود نیز در مقدمه کتاب «نقطه الکاف» از سفرش به عکا برای دیدار با حسینعلی نوری معروف به بهاءالله و سفرش به قبرس و دیدار با یحیی صبح ازل (روسای دوفرقه ی اصلی بابیت) اشاره کرده و از دیدارش با صبح ازل اینگونه یاد می کند: "در قبرس قریب به پانزده روز ماندم و در این مدت هر روز به ملاقات صبح ازل می رفتم (...) و مداد به دست و سراپاگوش هرچه او می گفت یادداشت می کردم و هر شب با یک خزانه پر از معلومات مهمه و اطلاعات مفیده به منزل خود مراجعت می کردم." ⁉️خیابان ادوارد براون در تهران! جاسوسی یک انگلیسی در ایران و همچنین تلاش او برای تقویت فرقه های منحرف شاید چندان اتفاق عجیب و غیرمنتظره ای نباشد اما ماجرا جایی اعجاب آور و غیرقابل باور می شود که یکی از خیابان های مرکز شهر تهران به نام این جاسوس طرفدار بابیت نامگذاری شده باشد! و در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی این نام همچنان پابرجا باشد. خیابان ادوارد براون نام یکی از خیابان های مرکزی تهران دقیقا چسبیده به دانشگاه تهران و بین خیابان کارگر و 16 آذر است. درست جایی که هر دانشجو که تصمیم به حضور در دانشگاه مادر ایران را داشته باشد، با آن روبرو شود! شاید 35 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی اکنون زمان آن رسیده باشد که تصمیم گیران شهر تهران به خصوص اعضای محترم شورای شهر اقدامی فوری برای پاک کردن این لکه ننگ از خیابان های تهران انجام دهند. 🔸منابع: خبرگزاری های فارس، دانشجو، حوزه نت، عبرتهای عاشورا، ک-اندیشه سبز زندگی سرخ، ک-تنهای شکیبا علی ابوالحسنی، ک- خاطرات من، ج۱، ک-خاطرات احتشام السلطنه... ✳️ @ShahidRabe