❇️ گفت و شنود خواندنی🔰
«نظری بر مکانت علمی و عملی مرجع شهید آیتالله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره)» در گفتوشنود با آیتالله دکتر یحیی نوری
«پیشبینیهای شیخ شهید، همگی تحقق پیدا کرد»
✍ فقید سعید مرحوم آیتالله دکتر یحیی نوری (قده) از جهات متعدد با خاندان شهید آیتالله حاج شیخ فضلالله نوری قرابت داشت و به همین علت دانای بسیاری از خاطرهها و نکتهها درباره منش علمی و عملی آن بزرگ بود. گفتوشنودی که پیش روی شماست در واپسین سالهای حیات آن مرحوم و درباره کارنامه فکری و سیاسی مرجع شهید آیتالله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) انجام شده است(ایشان در۲۹دی۸۶ دار فانی را وداع گفتند)./محمدرضا کائینی
□ با سپاس از جنابعالی که پذیرای این گفتوگو شدید، در آغاز مناسب است به چگونگی آشنایی خود با مرام فکری و اندیشههای شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری اشاره نمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. در پاسخ به پرسش شما باید عرض کنم که قرابت فامیلی و ارتباط نزدیک گذشتگان و بزرگان خاندان ما با ایشان، از عوامل و دلایل این آشنایی بوده است. عامل دیگر آشنایی اینجانب با تفکران و مجاهدات ایشان نیز وحدت روش ماست. نامبرده در متن حوادث و انقلاب زمان خود بودند و اینجانب نیز به سهم خود در انقلاب اسلامی حضور داشتم و به علاوه وحدت رشتههای علمی و تحقیق هردوی ما در علوم اسلامی و فقاهت و سایر عوامل و مناسبات بوده است.
از لحاظ روابط خانوداگی برای نمونه، جد اینجانب مرحوم آیتالله حاج میرزا یحیی نوری(قدس سره) ــ که نام یحیی به احترام ایشان بر من گذاشته شد) از جمله دوستان نزدیک و مرتبطان با مرحوم حاج شیخ فضلالله و مرحوم محدث بزرگ، آیتالله حاج میرزا حسین نوری(ره) (دایی و پدر همسر علامه شیخ فضلالله) بودند و آن ایام همگی در نجف اقامت داشتند. علاوه بر این، نفس این نکته که تمامی آنها متعلق به منطقه نور بودند، در حد خود زمینهساز افزایش این مودّت و نزدیکی بود. مرحوم حاج میرزا یحیی نوری در مقطع مشروطه و در زمانی که مرحوم شیخ فضلالله برای مشروعه ساختن مشروطه، در تهران اقداماتی انجام میدادند، از همفکران و مؤیدان مواضع سیاسی ایشان در نجف اشرف بودند و به همین دلیل نیز در زمان آشفته شدن اوضاع و مصلوب شدن مرحوم شیخ، از سوی مشروطهخواهانِ (طرفدارِ آقایان ثلاث+یک[۱*]) مقیم نجف بسیار تحت فشار و ایذاء قرار گرفتند. به علت همین شرایط دشوار، به پیشنهاد مرحوم آیتالله حاج سید محمدکاظم یزدی (صاحب «عروهالوثقی»، از همفکران و دوستان علامه شیخ فضل الله، که خود از مراجع مشروعه خواه بود و حاج میرزا یحیی از اصحاب فتوای ایشان بودند) از نجف به شهر اهواز مهاجرت کردند؛ چرا که مردم اقامت ایشان را در اهواز درخواست نموده بودند. ایشان بعدها در خوزستان بسیار مورد توجه و احترام مردم قرار گرفت. البته سابقه آشنایی این دو بزرگوار به سالها پیش از آن بازمیگشت. وقتی حاج شیخفضلالله از نجف عازم ایران و تهران شد، مرحوم حاج میرزا یحیی پیشنهاد نمود: شما فعلا در تهران در منزل پدر و جد ما، مرحوم حاج شیخ اسماعیل و حاج ملانصیر نوری، واقع در سنگلج (پارک شهر فعلی تهران) سکونت فرمایید تا منزلی برای شما تهیه گردد و مرحوم شیخ فضلالله به منزل پدری حاج میرزا یحیی وارد شدند.
موضوع دیگر برادر حاج میرزا یحیی، یعنی حاج میرزا ابوالقاسم نوری، است که والی قزوین بود («تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» هروی، ص 244) و چون به تبعیت از برادر خود و مرحوم حاج شیخ فضلالله نوری از مشروطه مشروعه حمایت میکرد، مشروطه چیان او را در دارالحکومه قزوین اسیر نمودند که البته پس از چندی آزاد شد.
به هرحال، پس از گذشت مدتی کوتاه از واقعه مصلوب شدن شیخ، که جو حاکم بر نجف متاثر از روشن شدن حقانیت مواضع سیاسی وی تغییر کرد، [و آقایانِ حامی جریان غربگرای مشروطه در موضع انفعالی قرار گرفتند] عدهای خواهان بازگشت مجدد حاج میرزا یحیی به نجف شدند، اما این مسئله به دلیل علاقه شدیدی که مردم خوزستان در این مدت نسبت به ایشان پیدا کرده بودند، مقدور نشد و ایشان تا پایان حیات در همان شهر اقامت نمودند. نوادگان ایشان هنوز در شهر اهواز و شهرهای دیگر هستند. علاوه بر مرحوم حاج میرزا یحیی نوری، جد مادری اینجانب، مرحوم آیتالله آقا شیخ محسن سلطان احمدی نوری(ره)، نیز از شاگردان و ملازمان مرحوم حاج شیخ فضلالله نوری در نجف بودند که همراه ایشان به تهران آمدند. احمدی نوری(ره) در تهران نیز در محافل درسی شیخ فضلالله شرکت میکردند و از نزدیکان و اصحاب ایشان بهشمار میآمدند. همین نزدیکی موجب شد به پیشنهاد مرحوم حاج شیخ فضلالله، خواهرزاده جدم آقای شیخ محسن، که زهراخانم حرمتالشریعه نام داشت (دختر میرزا حسنخان معین و خواهر علی محمدخان سالار مجلل) به همسری فرزندِ [ناخلفِ] حاج شیخ فضلالله ــ یعنی مهدی ــ درآید. خاندان کیانوری از این ریشهاند.
🔰ادامه در بخش دوم🔰