#گفتگو
💢موضوع: جریان شناسی مشروطه
از نگاه مورخ معاصر، آقای قاسم تبریزی
✍ اشاره:
جریان مشروطیت در ابتدا جریانی انقلابی و تحول خواه بود که به تدریج و به واسطه نفوذ انجمنهای مخفی عمدتا" ماسونی در جریانهای روحانیت بی بصیرت و تغییر دیدگاه و ایجاد غبار فتنه و ابهام در نظرات علمای سرشناس و اثرگذار، این جریان ملی و مذهبی به جای تغییر در حکومت، خود دستخوش تغییر و تحول منفی شد.
تحلیل و بررسی این جریان تاریخی عظیم که در پی آن اتفاقاتی با پهنه و تأثیر فراوان همچون شهادت مرجع بصیر، علامه شیخ فضلالله نوری(ره) و از بین رفتن تأثیر جریان مشروطیت حاصل شد، به منظور عدم تکرار نفوذ بیگانگان در جریانهای انقلابی امروز، امری ضروری و مهم خواهد بود.
به همین منظور خبرگزاری رسا، در گفتوگویی اختصاصی با آقای قاسم تبریزی، مدرس تاریخ و پژوهشگر عرصه جریانشناسی، نهضت مشروطه، جریانهای روحانیت و انجمنهای مخفی در این دوران را مورد بررسی قرار داده که برگرفتهای از آن در ذیل میآید و در بخش پایانی(ششم)، سخنان آقای تبریزی در مراسم بزرگداشت شیخ در مجلس شورای اسلامی، تقدیم میگردد🔰
نهضت مشروطه، چهارمین نهضتی است که در ایران توسط مرجعیت و روحانیت پدید آمد. باید یک نگاهی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ آن دوران بکنیم:
یک، ناصرالدینشاه به قتل رسیده و مظفرالدینشاه آن قدرت ناصرالدینشاه را ندارد. در واقع ستمگری و ظلم و ستمی که ناصرالدینشاه داشت را ندارد. او مریضحال بود و سن بالایی هم داشت.
دوم، انتشار مطبوعات و نشریات؛ در مصر، هندوستان و اسلامبول نشریاتی با مباحثِ مختلف منتشر میشود.
جریاناتی هم به دنبال اهداف خودشان هستند. در اینجا جریانِ فرماسونری دیگر به صورت تشکیلات درآمده است. در همه این مدت جریان فرماسونری فعال بود، ولی به صورت مخفی فعالیت میکرد.
پیام مرحوم ملاعلی کنی باعث شد فراموشخانه به صورت علنی شکست بخورد و ملکمخان مجبور شد از ایران برود، ولی عباسقلیخان قزوینی مخفیانه آن را پیگیری کرد. در دوره مشروطیت «جامعه آدمیت» سیصد عضو داشت.
انجمنهای مخفی هم با دیدگاههای سوسیال دموکراتیک، غربگرایی، بابیگری، ازلیگری، بهاییگری فعالیت میکردند. مدارسِ خارجی هم به عنوان ابزار استعمار فعالیت میکردند. جواسیسی هم داشتیم امثال مانکجی، اردشیر جی و ادوارد بُران که در ایران فعالیتهای علنی یا پنهانی داشتند. اینها جریانات معارض با اسلام و دیناند.
🔴 جریانهای روحانیت در دوران مشروطه
در این مرحله شاهد جریاناتی در روحانیت هستیم:
🔸جریان محمدکاظم خراسانی است. همچنین عبدالله دیوشلی معروف به مازندرانی، حسین خلیل تهرانی، بهخصوص محمدحسین غروی نائینی(صاحب تنبیه الامه) سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی از این جریان هستند.[حامیان جریان غربگرای مشروطه]
🔸جریان روحانیتی که کاری به سیاست و به این مسائل ندارند.[ساکتین]
🔸جریانِ مرجعیت و روحانیت مثل شیخ فضل الله نوری، سید محمدکاظم یزدی، میرزا حسن مجتهد تبریزی و ....[مشروعه خواهان]
🔸[و جریان روحانیون وابسته به دربار، مانند ابوالقاسم امامجمعه]
در این موقعیت جامعه از مظالم و ستم حکومت به تنگ آمده است و به دنبال آزادیها و تحلیل استبداد یا مبارزه با آن است. اما هر کدام از جریانات با نگاه خودشان وارد مبارزه میشوند: فرماسونری، بهائیت، انجمنهای مخفی و مدارس، یک جریان استعماری و متحد هستند که هم نیرو و برنامه دارند و هم در درون حکومت نفوذ و حضور دارند.
جریانهای فعال روحانیت[مشروعهخواهان و حامیان جریان غربگرای مشروطه] نیز شخصیتهای برجستهای دارند و در زمان شروع نهضت هر کدام یک شخصیت مستقل، پایگاه و جایگاه و موقعیتی در جامعه دارند.
🔸استبداد
حکومت ماهیتا استبدادی است و شاه به هیچ چیز ملتزم نیست؛ نه قانون، نه مردم و نه دین. دولتمردان، ظالم، ستمگر، فاسد، فاجر و... هستند. ناصرالدینشاه به مازندران سفر میکند در آنجا شاه میگوید از ما چیزی بخواهید تا ما به شما بدهیم.
پیرمردی گفت اگر شاه فقط یک حاکم فاسد ظالم ستمگر آدمکشِ قصیالقلب بفرستد، ما را کفایت میکند! شاه منظورش را از این سخن پرسید.گفت کسانی که میفرستی همه اینگونهاند.
هر کسی از اینجا میگذرد از ما درخواستهایی دارد؛ یکی علوفه میخواهد، یکی اسب، دیگری قاطر، یکی برنج میخواهد و.... ما گرفتار تعداد زیادی حکام ظالم، ستمگر، قاتل، فاسق و فاجر هستیم. یک نفر از اینها را بفرستید برای ما کفایت میکند!
🔸استعمار
نفوذ استعمار در درون حاکمیت هم شکل گرفت. اگر شاه خائن و وابسته نیست، ولی دولهها و سلطنهها عمدتا یا به سفارت روس وابستهاند یا به سفارت انگلیس، کمی هم به فرانسه. البته انگلیسها و روسها خیلی به فرانسه میدان ندادند. آنها مشغول وابسته کردن مملکت هستند و اهداف استعمار را دنبال میکنند. در شهر و روستا نسبت به ...
🔰ادامه در بخش دوم🔰