💠 دکترحقانی، مورخ و پژوهشگر معاصر، در مراسم اختتامیه نمایشگاه منتظر بصیر، ایستاده در طوفان:🔰 شیخ فضل‌الله نوری از قهرمانان تاریخ معاصر ایران است. وی اتفاق مهم مشروطه را حرام اعلام کرد و این اقدام مقدمات، دلایل و زمینه‌هایی داشت. اوایل انقلاب کسی جرأت نداشت از شیخ فضل‌الله نوری حرفی بزند و سخن گفتن از ایشان برابر با ارتجاع، استبداد و همراهی با نظام طاغوت محمدعلی‌شاهی تلقی می‌شد. به بیان دیگر مشروطه مقدس بود و مخالف آن زیر سؤال می‌رفت. حتی اکنون نیز سخن گفتن از شیخ‌فضل‌الله نوری دشوار است و کسی که از او حرف بزند و مدافع او باشد، فحش‌ها خواهد خورد. در دوره مشروطه کشور بر سر یک دوراهی قرار گرفت که می‌باید مسیر خود را نتخاب می‌کرد: یا باید به سمت غربی شدن می‌رفت و یا این‌که بر مبانی اصیل و سنت‌های ایرانی اسلامی خود می‌ایستاد. این رویکرد از اوایل دوره قاجار شروع شد و در مشروطه به اوج خود رسید. در دوره مشروطه علما به میدان آمدند و درصدد تأثیرگذاری بر مردم برای انتخاب مسیر درست از میان این دو راه شدند. نهضت تحریم به تحریم تنباکو رسید و پس از آن حرکت به سوی عدالتخانه و محدود کردن استبداد یک نقطه عطف تلقی می‌شد. مبنای نهضت تحریم این بود که ما نباید بازار کشور را به نمایشگاهی برای عرضه محصولات غربی تبدیل کنیم. شیخ‌فضل‌الله از استاد خود میرزای بزرگ شیرازی 61 سؤال و استفتاء گرفته است که تکلیف مردم در قبال کالاهای بیگانه چه باید باشد؟ خود شیخ معتقد بود که ما باید کالای بیگانه را تحریم و از کالاهای داخلی استفاده کنیم و نقطه مقابل غربزدگانی بودند که بر استفاده از کالاهای بیگانه تأکید می‌کردند. اکنون و در دوره ما نیز تقابل دو دیدگاه وجود دارد. در آن زمان نیز کسانی چون ملکم‌خان معتقد بودند که ایرانیان عقل و فهم و درک ندارند تا اختیار خود را در دست بگیرند و باید این عرصه‌ها را در دست خارجی‌ها قرار دهیم و به آنها امتیاز و انگیزه نیز بدهیم تا بیایند و کار کنند و سپس ما از روی آنها کپی‌برداری کنیم. با توجه به این دیدگاه بود که امتیازهای وحشتناک به بیگانگان دادند. برای نمونه امتیاز رویترز را به یک یهودی انگلیسی دادند تا 70 سال منابع زمینی و زیرزمینی این مملکت را بهره‌برداری کند و در قبال آن کشور را آباد کند! و کشور نه‌تنها آباد نشد، بلکه منابع آن را نیز به غارت بردند. بیگانگان در این کشور دو بار برای غارت و در دست گرفتن منابع نفت کودتا کردند که نخستین آنها کودتای رضاخان بود و دومی در سال 1332 اتفاق افتاد. این دو دیدگاه و جریان تا 1324، یعنی سال امضای فرمان مشروطه بود و بعد از مشروطیت بحث دیگری مطرح شد که تا امروز نیز ادامه داد. آن مطلب این بود که برای توسعه و پیشرفت باید از الگوی غربی استفاده کرد یا باید به دنبال الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود؟ متأسفانه هنگام افزایش فشارها جریان غربگرا فرصت غلبه پیدا می‌کرد. پس از ایستادگی شیخ در برابر جریان غربزده و به دار کشیدن او جریان متمایل به غرب غلبه پیدا کرد تا این که به قرارداد 1919 و مستعمره کردن ایران انجامید و عامل اصلی مستعمره کردن ایران همین جریان غربزده بود که با قیام کسانی چون شهید مدرس و نهضت مردمی این قرارداد ننگین لغو شد. در زمان رضاخان نیز این جریان غربگرا و امتیاز دهنده به غرب به نوعی حاکم شد و در زمان پهلوی دوم ادامه یافت ودر همه زمینه‌ها وابسته شدیم. با درآمد نفتی که پهلوی دوم در خلال سال‌های 50 تا 57 به دست آورد می‌شدتمام زیرساخت‌ها را در ایران ساخت. در زمان انقلاب بسیاری از زیرساخت‌ها را نداشتیم و بعد از انقلاب کوشیدیم تا روی پای خود بایستیم. ماجرای اعدام شیخ فضل‌الله نوری به تقابل این دو خط غرب‌گرا و اسلام‌گرا برمی‌گردد. در آن زمان برخی مانند میرزا ملکم خان به صورت علنی کشور را وابسته به غرب کردند و برخی دیگر به صورت غیر علنی این کار را انجام دادند. شیخ، می گفت، مشروطه باید مبتنی بر مبانی اسلام و تشیع باشد. شیخ با مشروطه‌ای مشکل داشت که الگوی غربی و مبتنی بر مبانی فکری تمدن جدید غرب بود و اعتقادی به مبانی الهی و دینی نداشت. هواداران چنین مشروطه‌ای بودند که به جنگ با شیخ برخاستند. در میان مشروطه‌طلبان به سبک غربی علاوه بر عده‌ای فوکولی متأسفانه برخی رده‌های میانی روحانیت نیز دیده می‌شدند که در دام مشروطه سکولار و غیر دینی افتاده بودند که سر از کودتای رضا خان درآورد. شیخ فضل‌الله مظلوم بود و هست. دیدگاه‌هایش چنان که باید تبیین نشده است و منظر او مبنی بر نظام مردم‌سالاری مبتنی بر دین به نتیجه نرسید. همواره اتهام همکاری با محمدعلی شاه را به شیخ وارد می‌کنند، اما واقعیت آن است که شیخ «دفع افسد به فاسد» کرد/ گزارش خبرگزاری تسنیم، از آیین نکوداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره)، نگارخانه مهر فرهنگسرای انقلاب اسلامی، ۲۳ مرداد ۹۲ش/کد مطلب 117795 ✳️ @ShahidRabe