🔰بخش سوم/ پایانی🔰 در جوابم فرمودند: شرح حال والدم به قلم خودش با شرح حالم به قلم خودم، هر دو با هم در یک جلد مجلد شده اند. شما از روی آن استنساخ بفرمایید و اصل را به ما برگردانید... ولکن نسخه ای را که حضرت استاد آملی به رسم امانت به من داده بود، از روی نوشته اصل به قلم والد ماجدش استنساخ شده بود; بلکه ظاهر عبارات آن چنین می نمود که نسخه اصل را یکی به دیگری املا یعنی دیکته می کرده و از آن نویسنده اغلاط املایی بسیار به عبارات روی آورده; لذا ما روایات را از مصادر آن ها یافته ایم و نقل کرده ایم و اشعار فخر رازی را از تاریخ ابن خلکان تصحیح کرده ایم و همچنین دو بیت ابن یمین را از دیوانش، و بسیاری از کلمات را به موازین قواعد ادبی. آیت الله حسن زاده آملی درباره شکوه های مرحوم ملا محمد آملی می نویسد: بعد از آن که نسخه اصل امانی را پس از استنساخ، به حضرت استاد آیت الله حاج شیخ محمدتقی آملی قدس سره مسترد داشته ام، از آن جناب پرسیدم که برای مرحوم والد ماجد شما چه واقعه تلخی پیش آمده بود که آن بزرگوار این همه ناله و سوز و گداز دارد و اظهار تاسف و تلهف می فرماید واز افرادی سخت دلگیر و اندوهگین است و از آنان شکایت دارد و تبری می جوید و...؟ در پاسخم فرمودند: پدرم، چون حاج شیخ فضل الله نوری جدا مخالف با مشروطه و مشروطه خواهان بوده است. منطق ایشان این بود که اکثر این مردم به ما دروغ می گویند و با ما سر خدعه و مکر و حیله دارند ما باید فقط قرآن کریم را که کتاب وحی الهی و دستورالعمل مدینه فاضله انسانی، و معجزه باقیه حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است، حفظ کنیم. ما نمی دانیم حرف مشروطه از کجا برخاسته است و از چه دهان آلوده ای تلفظ و تفوه شده است و بیگانگان چه اهداف سوء و افکار فریبنده دارند. ما را چه حاجت که با وجود قرآن کریم به دنبال این گونه حرف ها برویم؟...متن زندگینامه از این قرار است ...(4) پی نوشت: 1) کلیه نقل های تاریخی این نوشتار و نیز متن نامه ملا محمد آملی با استفاده از کتاب در «آسمان معرفت » اثر آیت الله حسن زاده آملی (ص 179 - 222) تنظیم شده است. 2) آیت الله حسن زاده آملی درباره مقام علمی مرحوم شیخ فضل الله می نویسد: روزی حضرت استاد اعظم آیت الله حاج میرزا ابولحسن حسینی رفیعی قزوینی - رفع الله درجاته - پس از جلسه درس به مناسبتی فرمودند: مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری مجتهد مسلم بوده است و بسیار جای تعجب است که چه پیش آورده اند که یک روحانی مجتهد مسلم برای حفظ جانش تقیه نکرده است و نیز حضرت استاد علامه شعرانی، روزی بعد از جلسه درس مکاسب شیخ انصاری به مناسبتی فرموده است من حواشی مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری را بر مکاسب شیخ دیده ام حقا با حواشی آقا سید محمد کاظم یزدی برابری می کرد و از آن کم نداشت. 3) این ماجرا پیام حقی دارد، و آن این که لایه عمیق فرهنگ مردم ایران، شیعی است و همواره برای عالمان این مکتب احترام فراوانی قائل است. اگر گروهی از مردم کنار جنازه به دار آویخته شیخ فضل الله به شادمانی پرداختند، از آن جهت بود که در اثر تبلیغات، خود را در برابر جنازه مستبدی پنداشتند، نه برجسته ترین مجتهد پایتخت. با این وصف آن غفلت بزرگ، حتی یک شب هم دوام نیاورد و افکار عمومی اجازه به دار آویخته شدن عالمی دیگر را نداد و حتی تحمل تبعید او به خارج از ایران را نیز نداشت. 4) متن زندگینامه به نقل از: حسن حسن زاده آملی، در آسمان معرفت، ص 180 - 184. ✳️ @ShahidRabe