🔰قسمت اول در ۲ بخش🔰 ⁉️درخصوص اندیشه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌ الله نوری(ره) و عوامل موثر بر شکل‌گیری آن بیشترین نقش را مربوط به کدام‌یک از عوامل می‌دانید؟ به‌عبارتی با توجه به عامل استعمار، حوزه فقهی، وضعیت اجتماعی ایران، روشنفکران و جو فکری آن زمان، شیخ چگونه توانست جریان‌ساز شود؟ آن آگاهی که ایشان داشت از کجا سرچشمه گرفته بود؟ شیخ‌فضل‌الله نوری از خانواده‌ای علمی به‌پاخاست. پدرش از علمای سرشناس زمان خود و به‌ویژه پدربزرگ مادری ایشان علامه محمدتقی نوری، عالم بزرگ خطه مازندران و مورد احترام زیاد مردم آن منطقه بود. دایی‌های‌شان که چهارتا بودند همه از مجتهدان محلی بودند به غیر از مرحوم حاج‌میرزاحسین نوری که با مهاجرت به عتبات و قرار گرفتن در کنار میرزای‌شیرازی در سامرا و نگارش آثار علمی گوناگون از شهرت بسیار بالایی برخوردار شده بود. پس خاندان ایشان، یک خاندان علمی بود. او همراه با محدث نوری، دایی خود به عتبات رفت و در نجف نزد فقیهان بزرگ بعد از شیخ انصاری درس خواند و در میان همه آنها به میرزای‌شیرازی تعلق خاطر خاصی پیدا کرد. در سال ۱۲۹۱ هجری قمری، میرزای‌شیرازی سفر زیارتی به سامرا داشت که طولانی شد و او برنگشت. در میان اصحاب میرزای‌شیرازی، ملافتحعلی سلطان‌آبادی محدث نوری و شیخ‌فضل‌الله نوری به سامرا رفتند که ببینند چرا استاد بازنگشته است و اگر می‌خواهد آنجا بماند آنها هم آنجا بمانند. زیرا نظام درسی آنها در نبود وی به‌هم خورده بود. میرزای‌شیرازی که قصد اقامت در سامرا داشت امر را به استخاره موکول کرد و با خوب آمدن استخاره، آنجا ماند. شیخ‌فضل‌الله نوری و محدث نوری و ملافتحعلی که استاد اخلاق آن دو بود، اولین مهاجران به سامرا بودند که هر سه نزد میرزای‌شیرازی جایگاه والایی داشتند. حوزه علمیه سامرا در این مسیر شکل گرفت که این کار درحقیقت احیای شهر منسوب به امام حی شیعه بود. هدف میرزای‌شیرازی احیای شهر سامرا، محل تولد و غیبت امام‌زمان(عج) و بارگاه عسکریین(ع) بود؛ خانه امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) بود و به ارث به حضرت عصر(عج) رسید و در دیوان شیعی عراق به نام حضرت سند خورده و ثبت شده است. درواقع، هدف میرزای‌شیرازی شیعی کردن سامرا و پایتخت معنوی شدن آن شهر سنی‌نشین بود که از جنبه زیارتی هم گاهی برای شیعیان خطرات جانی به همراه داشت. پس با مهاجرت خود و شاگردانش و طلبه‌هایی که به وی و شاگردانش ارادت و تعلق خاطر داشتند، حوزه معتبری آنجا ایجاد کرد با ریاست خودش و شیعیانی را به سامرا مهاجرت داد. برایشان خانه و مغازه تهیه کرد و دو حمام برای زنان و مردان ساخت، کتابخانه درست کرد و در سال‌های بعد مدرسه علمیه جعفریه را بنیان کرد. او تعمیر حرم عسکریین(ع) که سال‌ها قبل از مهاجرت ایشان توسط شیخ عبدالحسین تهرانی «شیخ العراقین» شروع شده بود را ادامه داد و سامرا را در راستای همان شیعی کردن شهر پیشرفته کرد. البته مقاومت‌هایی از جانب ساکنان سامرا در برابر این امر بوده که به دو جنگ میان ساکنان آنجا و شیعیان مهاجر انجامید و در یکی از آنها فرزند بزرگ میرزای‌شیرزای که میرزامحمد نام داشت و نوادگانش الان در ایران و عراق هستند کشته شد. اما میرزای‌شیرازی قاتل را بخشید. در آن زمان انگلیسی‌ها قصد نفوذ در عراق را داشتند، کما اینکه ۳۰ سال بعد سامرا را تصرف کردند. انگلیسی‌ها که دیدند میان اهل سنت سامرا و شیعیان مهاجر جنگ پیش آمده تصمیم گرفتند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند برای نفوذ در عراق عثمانی و برای واسطه شدن به میرزای‌شیرازی مراجعه کردند که وی نپذیرفت و آن را یک درگیری و دعوای داخلی شمرد که انگلیسی‌ها نباید در آن دخالت می‌کردند. خبر بخشش میرزا به سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی رسید و او بسیار خوشحال شد، چون خود او نیز با انگلیسی‌ها درگیر بود و هدایایی همراه با پیغام سپاس نزد میرزای‌شیرازی فرستاد و این مساله در حافظه تاریخی سنی‌های سامرا تا به امروز مانده است و سبب شده نگاه مثبتی به میرزا داشته باشند، طوری‌ که حتی الان کسانی که در سامرا هستند و برای تعمیر حرم مطهر می‌رفتند، گفته‌اند اگر نواده‌ای از میرزای‌شیرازی همراه ما باشد اهل سامرا با ما طور دیگری رفتار می‌کنند و احترام دیگری قائل می‌شوند. بیش از ۱۳۰ سال از وفات میرزای‌شیرازی گذشته و من در کتاب‌هایی خوانده‌ام پیرمردهایی که در زمان آن درگیری نوجوان بوده‌اند یا کودک، گفته‌اند: نحن طلقاء المیزرا؛ یعنی ما آزادشدگان میرزا هستیم. چون می‌توانست از ما انتقام بگیرد، اما انتقام نگرفت. شیخ‌فضل‌الله نوری در سامرا از شاگردان برتر میرزای‌شیرازی بود. حتی در کتاب «المآثر و الآثار» که منسوب به اعتماد‌السلطنه وزیر انطباعات قاجار است، او را برترین شاگرد میرزا معرفی کرده‌اند. 🔰ادامه در بخش دوم🔰